دسته بندی سایت
محبوب ترین ها
پرفروش ترین ها
برچسب های مهم
پیوند ها
همانقدر که در معماری، داشتن ایده مهم است، گذر از مرحلۀ ایده به فرم نیز اهمیت دارد. ایدهها، مصالح طراحی هستند و فرمها تبلور فرآیند تولید، پالایش و تلفیق ایدههای خرد و کلان، برای رسیدن به ساختاری منسجم، در معماری، به معنی خاص آن، ساختن ایده مهمتر از ساختن بناست.
اما اگرچه وجود مصالح خوب، یعنی داشتن ایدههای مناسب و بدیع معمارانه، ضروری است، به کارگیری صحیح و خلاقانۀ ایدهها اساسیترین بخش معماری است.
در حالی که معماری گذشته با تلفیق، تطبیق و تکمیل ایدههای فضایی مشخصی که فرم و مصداقهای عینی آن، نظیر هشتی و ایوان، حیاط و پنج دری، از قبل موجود بود، سر و کار داشت؛ معماری امروز، بیشتر از گذشته به جوهر معماری، فضا، فرم، نور و رنگ توجه دارد.
طراحی معماری نیز در این شرایط از ایدههایی مجرد آغاز میشود و سپس به طرح فضای عینی زندگی، میانجامد. عبور از مقولهای ذهنی و مجرد به پدیدهای عینی، لحظهای جادویی است. این مسئله در آغاز طراحی که مسئله تبدیل ایدههای اصلی و محور پروژه به ساختاری دارای شکل، مطرح است؛ بسیار حساس و تعیین کننده است. ایدههای مکمل بعدی که تا مرحلۀ تعیین جزئیات فنی و تزئینی بنا، رفته رفته شکل میگیرند، این امکان را مییابند که از تجربۀ شکلهای حاصل شده یا از تجربیات قبلی طراحی سود ببرند.
«تبدیل ایده به فرم، دانش و مهارت طراح را میطلبد. منظور از دانش، اطلاعات طراح از تکنیکهای خلاقیت، تکنیکهای ترکیب و مقولههایی از این قبیل است که هر فردی میتواند از طریق مطالعه بیاموزد. مسئله مهارت، پیچیدهتر است و به تربیت ذوق و سلیقه و کسب تدریجی توانایی در بکارگیری فرمها مربوط میشود.
تبدیل ایده به فرم در طراحی معماری یک مرحلۀ خاص و محدود از زمینههای پژوهشی و تجربی است که بسیار وسیعتر و مهمتر از یک پروژه ـ با تمامی مسایل آن ـ است. هر نوع قاعدۀ طراحی درونی یک پروژه، که از ویژگیهای موضوع طراحی استخراج میشود، هر چقدر مفید و جذاب باشد، نمیتواند با نگرش کلی طراح، نسبت به معماری و مسایل آن تفاوت اساسی داشته باشد و به همین دلیل قالبها و قواعد فرمال خاص یک پروژه، باید همواره به صورت انتقادی و انعطاف پذیر دیده شوند. در غیر این صورت یک جزء، یعنی مسایل مربوط به یک پروژۀ خاص، ممکن است به کل، یعنی اهداف و مسایل اصلی پروژۀ معماری، خدشه وارد کند.
ایده، اصطلاحی است که در بحثهای معماری زیاد به کار میرود و همین نکته، اهمیت آن را مینمایاند. در تمدن بشر، ایده، نقش بسیار مهم یا شاید بتوان گفت مهمترین نقش را ایفا کرده است. اگر به اطراف نگاهی کنیم، میبینیم که تمامی اشیاء زندگی ما در اصل براساس ایدههایی مشخص به وجود آمدهاند.
پوستۀ خرچنگی که لوکوربوزیه در سال ۱۹۴۶ در یک ساحل یافته بود، به ایدهای برای یکی از مهمترین آثار معماری معاصر تبدیل شد: سقف کلیسای رونشان .
در هر حال نه تنها فرمهای طبیعی، بلکه تمام پدیدههایی که در این جهان وجود دارند، از قبیل یک ساختمان یا حتی یک داستان و یک شعر نیز ممکن است به کاتالیزورهایی برای پرورش ایدهای در ذهن تبدیل شوند. نکته ی مهم، چگونگی استخراج ایده از مقولات شناخته شده است. زیرا تبدیل مستقیم چیزهایی که کنجکاوی ما را جلب کردهاند، به معماری، به اندازه ساختن ساختمانی به شکل خرچنگ، مضحک است. ذهن کنجکاو، عصاره یا ویژگی مهم آن چیزهایی را که با حواس، شناخته شده است، استخراج میکند و سپس آن را به زبان مناسب پروژه ترجمه میکند. در طول زمان، معانی اولیه فراموش میشوند، کاربریها عوض میشوند و آنچه باقی میماند فرم است. به همین جهت، صحیح است که شکلگیری ایده یا تبلور آن، مسیر خود را طی کند.
معماری پیش از آنکه یک ساختمان باشد؛ یک تفکر، یک اختراع و یک واقعۀ پیشبینی نشده است. اختراع معمولاً زمانی صورت میگیرد که به یک راه حل استثنایی نیاز باشد و کار معماری، همواره در شرایطی صورت میپذیرد که به لحاظ زمانی، مکانی یا موضوعی، منحصر به فرد محسوب میشود و بنابراین نیاز به اختراع دارد.
کار اصلی معمار، یافتن جوهر منحصر به فرد هر پروژه و پرداختن به آن است. از این طریق، ایده تولید میشود و در کنار ساختمان، که راه حلی برای مسئلهای محدود و مشخص است، فرهنگ معماری نیز به پیش میرود..
ایده ابزاری برای گفتگو و پیشنهاد راه حلی مکمل است، آن هم نه راه حلی که به صورت نقطه ضعف درآید و سرنوشتی انگلوار داشته باشد. اگر در گذشته تنها ابنیۀ بسیار خاص، به ایدههای نوین دست مییافتند و اکثر سازندگان به استفاده از ایدۀ گذشتگان یا تکمیل تدریجی آنها میپرداختند، امروزه وضعیت کاملاً متفاوت است و معماری اگر صاحب ایده نباشد؛ نه تنها به لحاظ فرهنگی بیارزش است، بلکه حتی به جای پرداختن به مسایل پروژه، ناچار است به دور آنها بچرخد و با شعبده بازیهای سلیقهای، مشروعیت ظاهری برای خویش کسب کند.
«ایده» همواره ماهیتی جهانی است ولی سلیقه محلی است. به دلیل فقدان ایده است که اینقدر از نفوذ معماری جهانی به کشور نگران میشویم. تنها راه مقابله با تهاجم فرهنگی نیز تولید ایدههایی اصیل و باارزش است. معماری ما هم زمانی که دارای ایده بود، مسئله تهاجم فرهنگی را حل کرده بود. پیش بینی میشود که در آیندهای نزدیک، عمدهترین فعالیت بشر، تولید ایده خواهد بود و روباتها و کامپیوترها بقیۀ کارها را انجام میدهند. تولید ایده در حقیقت یکی از مهمترین فعالیتهای مغز است که کامپیوتر قادر به انجام آن نیست
استان يزد از سرزمينهاي كهن و تاريخي ايرانزمين است كه مجموعهي با ارزشي از جاذبه هاي معماري و تاريخي آن را به نمايشگاه خشتي تبديل كرده است. در ميان نقاط كويری كشور شايد كم تر منطقهاي را بتوان پيدا كرد كه به لحاظ جاذبههاي توريستي هم پاي يزد باشد. اين ديار كهن كه در گذشتهاي نه چندان دور آن را دارالعباد مسلمين ميخواندند، اينك با انبوهي از جاذبههاي فرهنگي، زيارتي باستاني، تاريخي و طبيعي چشم انتظار گردشگران نشسته است. در بعضي از منابع، بناي اوليه برخي از شهرهاي اين استان چون «ميبد» را به سليمان پيغمبر، «يزد» را به ضحاك و اسكندر مقدوني و «ابركوه» را به ابراهيم پيامبر نسبت داده اند. اين نسبت ها بيان گر قدمت و ديرينگي پيشينهي تاريخي و فرهنگي سرزمين و مردم اين ديار است. مجموعهي آثار باستاني پراكنده موجود در اين استان نيز، به سهم خود مبين اين پيشينهي تاريخي است.
بینش معماری ارگانیک ریشه در فلسفه رمانتیک دارد. رمانتیسم یک جنبش فلسفی هنری و ادبی در اواخر قرن ۱۸ و ۱۹ میلادی در شمال غربی اروپا بود،که به سایر نقاط اروپا و آمریکا سرایت کرد. این جنبش، واکنشی در مقابل خرد گرایی عقل مدرن بود. رمانتیک ها همانند پیروان تفکر کلاسیک، به ذهن انسان اعتقاد داشتند. ولی رمانتیک ها به آن بخش از ذهن توجه داشتند که بیشتر درباره احساس وعواطف بود. درصورتی که برای فلاسفه کلاسیک عقل و منطق اهمیت داشت.
نکته حائز اهمیت این که اکثر فلاسفه رمانتیک شاعر بودند و به تجلیل از طبیعت عواطف وتخیل می پرداختند.در حالی که اکثر فلاسفه کلاسیک ریاضیدان بودند. برای نظریه پردازان قرن نوزدهم آمریکا که به دنبال زیبایی مدرن بودند طبیعت تنها فلسفه صحیح تلقی می شد.هنرمند می بایست ترکیبی می ساخت که به موازات طبیعت باشد و پروسه حیات و رشد و توسعه را به صورتی انتزاعی نشان دهد.
رالف والدو امرسون نویسنده شاعر و کشیش آمریکایی هنرمندان را تشویق می کرد که از طبیعت الهام بگیرند.وی هنرمندان را برای یافتن رابطه بین فرم و عملکرد در طبیعت هدایت می کرد او می نویسد :طبیعت سیستمی از فرم ها و روش های به وجود آوردن را خلق می کند، که مستقیما قابل تطبیق در هنر است. همچنین ویوله لودوک معمار معروف فرانسوی معماران را ترغیب می کرد که قوانین طبیعی خلقت را به کار گیرند. همانند مجسمه سازان قرون وسطی که گیاهان و حیوانات را مطالعه می کردند تا بفهمند که چگونه فرم های آنها یک عملکرد را نشان می دهند و یا خود را با خصوصیات ارگانیسم تطبیق می دهند.
معماری ارگانیک در آمریکا در قرن ۱۹ توسط فرانک فرنس و لویی سالیوان شکل گرفت.اوج شکوفایی این نظریه را می توان در نیمه اول قرن بیستم درنوشته ها وطرح های فرانک لوید رایت مشاهده کرد.
به اعتقاد فرانک فرنس بر اساس نظریه ارگانیک همه فرمها طبیعی پویا هستند. نیروها و فشارهایی که در ساختار یک حیوان دخیل هستند کشش ماهیچه ها و مفاصل هنگامی که موجود حرکت می کند، طرح رشد و گسترش که در فرم گیاهان و صدف ها دیده می شود، تصویری از یک شکل زنده است.اگر یک کار هنری بخواهد بیان کننده باشد، باید به صورت ارگانیک ساخته شود. اجزا آن نمی توانند به صورت بخش های مجزا باشند بلکه آنها باید در یک سیستم پویا و شکل پذیر در یکدیگر ادغام شده باشند.
بیان در معماری باید در حل کردن نیروهای فیزیکی که در یک کالبد ارگانیک عمل می کند، صورت گیرد. سالیوان از پایه گذاران مکتب شیکاگو و معماری مدرن درآمریکا بود. وی اعتقاد بسیار زیادی به فرم های طبیعی و سبک ارگانیک داشت. سالیوان به روشی معتقد بود که مشابه پروسه به وجود آوردن در طبیعت بود. او برای اولین بار اصطلاح فرم تابع عملکرد را بیان نمود. یعنی سالیوان فرم تابع عملکرد را در پروسه رشد و حرکت طبیعی می دید. سالیوان در مورد مصالح می گفت: سنگ و ملات، در ساختمان ارگانیک زنده می شود. موضوعی که فرانک لوید رایت شاگرد وی بهتر از هر معمار معاصر دیگری آن را در ساختمان هایش نشان داده است. رایت اگر چه با تکنولوژی مدرن مخالفتی نداشت ولی وی آن را به عنوان غایت و هدف تلقی نمی نمود.به اعتقاد رایت تکنولوژی وسیله ای است برای رسیدن به یک معماری والاترکه از نظر وی همانا معماری ارگانیک بود.
از نظر رایت ارگانیک یعنی تلفیق شدن کل مجموعه و در مورد ساختمان ارگانیک معتقد بود: ساخته شده توسط افراد از درون زمین با تمهیداتی که خود در نظرمی گیرند و با توجه به زمان مکان محیط و هدف.
از جمله معماران مطرح این سبک در آمریکا در حال حاضر فی جونز است. هرچند معماری ارگانیک بر خلاف کارهای میس وندروهه و لوکوربوزیه صورتی جهانی به خود نگرفت، ولی با این حال پیروانی در سایر کشورها پیدا کرد. در اروپا می توان از هوگوهرینگ و هانز شارون آلمانی، آلوار آلتو فنلاندی وگروه دیستیل در هلند نام برد. در ایران هم می توان در کارهای مهندس هوشنگ سیحون - مهندس پاسبان - مهندس مهرداد ایروانیان نمونه هایی از اصول طراحی معماری ارگانیک را مشاهده کرد. معماران Imre makovecz , Hundertr wasser , Bruno zevi , rudulf steiner , bruce goff , Louis Sullivan , frank liyod wright , antoni gaudi , gustav stickly و غالب اخیر anton alberts و laurie backer همه در کارشان در معماری ارگانیک مشهور هستند.
معماری ارگانیک فلسفه معماری است که هارمونی را میان مسکن انسان و جهان طبیعی ترویج می دهد، به وسیله طرحی که کاملا مخلوط و موافق با سایتش نزدیک می شود. که ساختمان ها، مبلمان و محیط ها بخشی از ترکیب متحد وابسته به یکدیگر شده اند.همچنین معماری ارگانیک به همه طبیعت از مراحل طراحی فرانک لوید رایت ترجمه شده است. متریال ها، اشکال عمده و ترتیب اصلی مطالب مهم ادامه پیدا می کنند که خودشان را به عنوان یک چیز کلی در سراسر ساختمان تکرار کنند.
ایده معماری ارگانیک فقط به لفظ ارتباط ساختمان با محیط های طبیعی اشاره نمی کند، بلکه چگونگی طراحی ساختمان ها تفکر دقیقی هست درباره اینکه آیا اینها ارگانیسم یکپارچه ای بودند؟ هندسه در سراسر ساختمان های رایت حالت و منشا مرکزی را درست می کند.
همچنین ضرورتاً معماری ارگانیک طراحی تحت الفظی از هر جزء ساختمان است. از پنجره تا کف سازی ها، تا صندلی های شخصی، قصد دارد که فضا را پر کند.
هرچیزی که با دیگری ارتباط دارد بازتاب سیستم های مرتب همزیستی با طبیعت است. اصطلاح معماری ارگانیک به وسیله فرانک لوید رایت ابداع شد گرچه هیچ وقت سبک پنهانش با نوشته به صورت خوبی بند بند نشده بود:
"در نتیجه من اینجا می ایستم قبل از موعظه کردن شما برای معماری ارگانیک"
شناساندن معماری ارگانیک برای داشتن یک هدف مدرن و آموزش آن بسیار نیازمند است، اگر ما اکنون برای دیدن کل زندگی هستیم و پذیرایی کل زندگی، نگه داشتن سنت های ضروری برای یک سنت عام ( مهم ) ،همچنین گرامی نداشتن هیچ شکل متعصبانه که برای ما در گذشته حال و آینده پا برجا مانده است. اما در عوض تمجید از قوانین ساده عقل سلیم یا حس فوق العاده ای که شما ترجیح می دهید از راه عناصر طبیعی تعیین کنید." (فرانک لوید رایت، معمار ارگانیک، 1939)"
تئوریسین ، دیوید پیرسون، لیستی از قوانین درباره طراحی معماری ارگانیک پیشنهاد کرد. که به عنوان gaia charter برای طراحی و معماری ارگانیک شناخته شده است که می گوید بگذارید طراحی :
- الهام گرفته از طبیعت و قابل تحمل، شاداب نگه داشته شده از گزند و گوناگون باشد.
- آشکار مانند یک ارگانیسم، از دانه درون
- پیرو جریان ها و قابل انعطاف و قابل انطباق
- ارضا کننده نیاز های اجتماعی، مادی و معنوی
- رویاننده سایت و بی همتا
- تجلیل کننده از روح جوانی ، بازی و سورپرایز
- بیان کننده ریتم موزیک و قدرت رقص
ساختمان یک اداره بزرگ شامل مکانهای مختلف و متعددی است:
۱) بخش های اداری دفاتر مجزا برای یک تا سه نفر به همراه کارگاههایی برای کار آموزان و دفاتر گروهی برای حداکثر ۲۰ نفر، بعضی ادارات کارگاههای مجزا را با بخش های گروهی یکی می کنند. در اداره ای با پلان باز به جز یک بخش منشی گری مجزا، بقیه مکانها برای کار فردی و گروهی چند منظوره اختصاص می یابد.
۲) قسمت های انبار اسناد برای نگهداری پرونده ها، طرح ها، میکروفیلم و وسایل الکترونیکی، لوازم بایگانی و ثبت ، ثبت اسناد باز سازی و خرد کردن.
۳) بخش های خدمات اصلی اداری، دارای تجهیزات نوشتاری، تکثیر ، چاپ، فتوکپی و کامپیوترهای شخصی
۴) قسمت پست خانه، نامه ها و محموله های پستی، کنترل ورود و خروج اجناس
۵) بخش نمایش گروهی شامل اتاقهای گردهمایی با دیوارهای متحرک و بخش های نمایشگاه، تالار های کنفرانس و گردهمایی .
۶) امکانات اجتماعی شامل رختکن، آشپزخانه، توالت برای هر طبقه یا بخش، بخش استراحت کارکنان، محل خوردن و آشامیدن، امکانات ورزشی، سالن غذا خوری با آشپزخانه.
۷) مکانهای اضافی و ضمیمه، احتمالاً برای تعلیم در زمینه استفاده از وسایل سمعی و بصری
۸) امکان نیاز به وجود یک قسمت برای ورود اتومبیل ، جای پارک (به صورت زیر زمین) و بخش های تحویل.
۹) فضاهای گروهی شامل راهروها – پلکان – آسانسورها – ورودی های خروجی و اضطراری به صورت داخلی و خارجی.
۱۰) خدمات اصلی شامل وجود مسائل خدمات فنی ، تهویه مطبوع، دستگاه تهویه، سیستم حرارتی ، برق، سیستم آرمانی ، پردازش اطلاعات، مرکز کامپیوتری، مخابرات و نظافت و مراقبت
سطح زیر بنای لازم در ادارات را تقریباً از 2 تا 3 متر مربع به حدود 15 تا 18 مترمربع افزایش می دهند.
● روند کار:
تاثیرات تکنولوژی اطلاعات کامپیوتری کردن سیستم اداری پیشرفت در زمینه ی تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات به تغییر شرایط کاری در اداره ها کمک شایانی کرده است. تاثیر کامپیوتری کردن سیستم اداری بر کارگاهها و نقشه ها، نیازهایی را دفع کرده که ساختمانهای اداری موجود دیگر نمی توانند آنها را برآورده نمایند. طراحی مناسب ، موانع روند کار را به حداقل می رساند.
● شرایط قرارگیری فضاهای اداری:
ساخت ساختمان اداری جدید به موقعیت محلی آن بستگی دارد. ساختمان باید تا حد امکان در محلی ساخته شود که از روشنایی مفید روز بهره برده و از تابش شدید نور و گرمای خورشید دور باشد. در ایالات متحده، ۹۰% از ساختمانهای اداری در جهت شرق و غرب ساخته شده اند زیرا نفوذ نور خورشید در صیح و بعدازظهر ناخوشایند است. استفاده از سایه بان برای ممانعت از نور خورشید از سمت جنوب آسان می باشد. با این وجود اگر جهت اولیه، شمالی – جنوبی باشد نور خورشید به همه ی اتاقها می رسد.
● سیستم ها:
ساخت یک ردیف اتاق معمولاً مقرون به صرفه نبوده و تنها برای بخشهای انتهایی اداره که نور خورشید یک معضل است قابل قبول می باشد. طراحی اتاقهای سه ردیفه و منظم مخصوص ساختمانهای اداری و مرتفع است.
در ساختمانهایی که بدون راهرو ساخته می شوند. همه ی اتاقها (با نور طبیعی و مصنوعی ) در اطراف یک هسته ارتباطی شامل آسانسور ها – پلکان کانالهای تهویه و ... جمع می شوند. ولی در ساختمانهای دیگر بخشهای خدماتی در حاشیه قرار می گیرند.
می توان از نور خورشید تا فاصله ۷ متری از پنجره استفاده کرد. با استفاده از سیستم های جدید تکنولوژی روشنایی روز که مسیر نور را هدایت کرده و تغییر می دهند. ( منشور ها و باز تابنده ها) می توان از روشنایی روز حداکثر استفاده و بهره برداری کرد.
● شناخت انواع ادارات (اصول کلی):
ساختمانهای اداری بزرگ معمولاً بناهای چند طبقه با دیوارهای متحرک داخلی هستند. مراکز تاسیساتی مثل لوله کشی – پلکان – آسانسورها و غیره معمولاً در حداکثر مراجل تعیین شده از طرف مقررات ساختمان سازی قرار می گیرند.
برای صرف حداکثر زمان و تداوم کار در محیط های اداری، می توان هسته های تاسیساتی را در جلوی ساختمان در یک طرف از داخل ساختمان، در گوشه های داخلی در انتهای یک گذر گاه ، پایین راهروها نزدیک منبع نور قرار دارند.
یک ردیف ستون ساده مرکزی باغث ایجاد راهرو در یک سمت یا سمت دیگر می شود. ساخت یک ردیف دو تایی از ستون، دفاتری با ارتفاع یکسان را ایجاد می کنند.
در چنین شرایطی راهروها باید مستقیماً توسط پنجرعه های مرتفع و یا از طریق درهای شیشه ای داخل دیوار روشن شوند. می توان راهروها را از طریق نور گیرهای سقفی در ساختمانهای پهلو دار و ساختمانهای کوتاه، ساختمانهای زاویه دار، ساختمانهای T شکل و U شکل به صورت مقرون به صرفه با روشنایی روز روشن کرد.
● مبلمان فضاهای اداری:
تناسب لوازم اداری با دفاتر، تحت تاثیر عواملی چون قابلیت تطبیق ، تنظیم، دوام، سازگاری، فضای نگهداری، بهره وری، زیبایی و چگونگی سیم کشی می باشد.
فضای مورد نیاز برای کارمندان در حالت نشسته یا ایستاده ، مبنایی برای محاسبه ی حداقل فاتصله بین میزها و میز تحریرها است (حداقل فاصله مطلوب ۱۰ متر) صندلیها باید قابل تنظیم چرخدار و مبله و مجهز به پشتی تکیه دادن باشند. دفاتر بایگانی ، آرشیو و کارتهای اطلاعات مربوط به دانشگاهها و ... را می توان در کمدهای بدون پهلو که معمولاً از جنس استیل و در ابعاد استاندارد ساخته می شوند قرار داد.
قسمت آشکار و قسمت پنهان
طراحی موفق یک رستوران , تا حد زیادی به چگونگی مشاهده (احساس) مشتری, بستگی دارد . در محیطهای شلوغ و پر ازدحام سردر (Facade) رستوران باید به گونه ای باشد که کاملاً مشخص و مجزا به نظر آید و جلب توجه کند. این مساله به ویژه در مورد رستورانهای حاشیه جاده ها بسیار حایز اهمیت است و باید به گونه ای طراحی شود که اتومبیلی که با سرعت از آن محل عبور میکند تابلوی رستوران (Signage) و سردر آن را مشاهده نماید و تابلو رستوران یکی از اجزای بسیار پراهمیت در طراحی خارجی رستوران است و عامل مشخص کننده ای در نمای خارجی رستوران به شمار می رود زیرا موجب جلب توجه مشتری شده, در ذهن آنها به عنوان نشانه رستوران باقی می ماند. امروزه طراحان گرافیک, با بهره گیری از رنگ , فرم خاص و نورپردازی, تابلوهایی بسیار تاثیرگذار که پیام آن نیز روشن , واضح و در عین حال بسیار جذاب است, خلق می کنند.
سبک حروف روی تابلو نیز باید منعکس کننده نوع رستوران باشد و به مردم نشانه هایی را که بدانند در داخل رستوران با چه روبرو می شوند, ارائه نماید. گذشته از شکل تابلو, خوانا بودن حروف روی آن نیز, امری ضروریست. تابلو ضمن اینکه از اجزای تکمیل کننده طراحی ساختمان است, در عین حال عاملی مستقل است که باید با طراحی معماری هماهنگ باشد. بنابراین وجود تابلویی که خواندنش آسان باشد و نیز جلب توجه نماید ضروری می باشد.
مشخص بودن سردر رستوران را می توان با رنگی کردن و بنوعی جدا کردن از ساختمان های اطراف طراحی کرد و نمی بایست تابلو را با خط های که خواندن آن به راحتی امکان پذیر نیست نوشت یا تابلورا با رنگهای زمینه و نوشته یک رنگ طراحی و آویزان کرد , طراحی برای سردرساختمان رستوران , خود به تنهایی, موجب تمایز آن رستوران از سایر رستورانهای رقیب است و تصویری به یادماندنی در ذهن میهمانان ایجاد می نماید البته باید به نامی که برای رستوران انتخاب می شود توجه کرد که نام مناسب انتخاب نمایند
اغلب مشتریان ممکن است از آشنا یان خود, راجع به رستورانی چیزی بشنود, یا تبلیغ آنرا بخواند, یا قسمت ها و طراحی های بیاد ماندی را به خاطر بسپارند تمامی این اطلاعات موجب می شود که مشتری به رفتن یا نرفتن به آن رستوران برای اولین بار تصمیم بگیرد.با صرف اولین غذا دررستوران, بیشتر مشتریان در مورد بازگشت مجدد به آنجا تصمیم می گیرند.
ظاهر رستوران, به شیوه های گوناگونی بر مشتری تاثیر می گذارد. مسلماً مکان دارای نقش تعیین کننده در سبک معماریرستوران است. بدین معنا که طراحی رستوران کنار دریا با رستوران داخل شهریا بین جاده ای یکسان نیست مشتری طبق مکان رستوران, انتظار طراحی خاصی را نیزدارد ظاهر رستوران, به شیوه های گوناگونی برمشتری تاثیر می گذارد.در نتیجه مشتری برطبق مکان رستوران, انتظار طراحی خاصی را نیز دارد ظاهر رستوران, به شیوه های گوناگونی بر مشتری تاثیر می گذارد.
اولین نگاه مشتری به بخش آشکاررستورا ن می باشد سردر و ظاهر ساختمان و سپس دکور ،طراحی میز و صندلی ،نور پردازی ، رنگ ، کف سالن ، وغیرو که نشان دهنده لوکس و مجلل بودن رستوران یا ارزان قیمت بودن خواهد بود برای تصمیم به رفتن یا نرفتن به رستوران میکند و همین نکته است که به مشتری القا می کند که قیمت این رستوران چند است آیا میتواند ازاین رستوران استفاده کند یا خیر ؟ مشتری معمولاً برای انتخاب رستوران دلخواه, به شیوه جستجو برای خرید کالاعمل می کند. اگر ظاهرآن جالب باشد, به داخل و مشخصات دیگر آن هم نگاهی می اندازد .
طراحی باید همچون عاملی نیرومند, تصمیم به بازگشت مجدد به رستوران را در مشتریان تقویت کند.چنانچه طراحی ظاهر ساختمان و تجهیزات مناسب نباشد مردم همیشه و با شک و تردید غذا انتخاب می کنند که آیا غذا سالم است یا خیر چنین می پندارند که مثل رستورانهای کنار جاده ها محیط غیر بهداشتی دارند وانتظار سرو غذا با ظروف لب پریده وغیر بهداشتی و قاشق چنگال چرب را رستورانی با ساختاری غیرازاین, غیر عادی جلوه می نماید. طراحی مناسب خارجی, غالباً مانع از بروز چنین پیش داوری ها می شود.امروزه, بسیاری از رستورا ن ها تابلو و محلهای ورودی خود را ارتقا بخشیده اند تا بتوانند با جلب نظر مشتریان, آنان را به ورود به رستوران تشویق کنند. بخش خارجی رستوران همانند ساختمانی فوق مدرن و بسیار لوکس می نماید که این چنین نمایی می تواند حاکی از فضای بسیار مجلل و باشکوه در داخل رستوران باشد.
رستورانها ی که طراحی وتشکیلات و نور پردازی و فضای مناسبی داشته باشند محیط گرم و صمیمی و شاد را برای مشتری تداعی می کنند.
اگر مکان رستوران که نقش تعیین کننده در سبک معماری رستوران دارد درست طراحی شده باشد و از طراحی های یکنواخت و تقلیدی استفاده نشده باشددر چنین مواردی, مشتری فضای رستوران را بر خلاف ذهنیتی که از قبل در مورد تریاها و رستورانهای یکنواخت و خسته کننده داشته می بیند و جذب محیط رستوران می شود.
پس یکی از رموزکلید موفقیت در طراحی ((منحصر به فرد)) بودن آن است. در مورد رستورانهای زنجیره ای, عامل معماری و طراحی و آرم خاص است که به سرعت با مشتری ارتباط برقرارمی کند و به سرعت موجب شناسایی آن از طرف مشتری می شود.با این وجود, باید توجه داشت که تکیه زیاد بر چشم انداز (ظاهر) معماری, موجب محدودیت قابلیت تغییرساختمان درآینده می گردد. همچنین چشم انداز ساختمان باید به گونه ای طراحی شود, که به راحتی قابل تقلید برای دیگران نباشدوهرگزاز قرینه سازی استفاده نکننداشخاص و رانندگان که از جلوی رستوران می گذرند, نه تنها متوجه خود ساختمان, بلکه متوجه مناظر طبیعی اطراف آن نیز می شوند.درحقیقت, دور نما به تاثیر اولیه رستوران بر افراد کمک می کند. دورنما نیز همانند سردروتابلو نشانگر فضای درون رستوران است.
به همین ترتیب, مشاهده دورنمایی که درآن گیاهان بدون آرایش خاصی قرار گرفته و انواع مختلف گلها و درختان درآن یافت می شود, مسلماً محیط غیر رسمی داخل رستوران را به مشتری القا می کند. دربرخی موارد, هماهنگی طرح دورنما و معماری ساختمان, نوعی تاثیردراماتیک را ایجاد می نماید.رستورانی که در محلی قرار گرفته باشد که مناظر بسیار دیدنی و جذاب در اطراف آن و سایر عوامل طراحی نیز, منطبق و هماهنگ با محیط طبیعی آن منطقه انتخاب شده باشد موفق تر می باشند دورنما در رستورانهایی که پارکینگ نیز دراطراف آن قراردارد, بسیار حایزاهمیت است.زیرا بعضی مواقع می توان با آرایش هنرمندانه درختان و بوته ها ساختمانها و محلهای بد منظره اطراف را از دید مشتریان پنهان داشت.
همانگونه که گفته شد تصویر خارجی رستوران, تاثیر اولیه را بر مشتری گذاشته با مشاهده آن, فضای خاصی متناسب با نمای خارجی رستوران برای خود تجسم می نماید. تاثیر بعدی درلحظه قدم گذاردن مشتری ازورودی (Entery): در جلویی به قسمت ورودی رستوران ایجاد می شود. راهروی کوچک بین در و قسمت پذیرش موجب می شود که مشتری قبل از ورود به محیط پرهیجان داخل, جلو ورودی توقف کوتاهی داشته باشد. شیوه های جداسازی محیط خارج ازداخل رستوران باید با نوع و مکان رستوران هماهنگ شود.
شرایط آب و هوایی ایجاب می کندکه قسمت ورودی رستوران دارای یک فیلتر باشد اینکه فضای بین درورودی با دررستوران ایجاد شوددربیشتر موارد وجود این فضای ورودی یک ضرورت است و شکل آن بر شناخت مشتری از رستوران, تاثیر می گذارد. در رستورانهایی که ازدر شیشه ای استفاده شده است, مشتریان می توانند محیط داخل رستوران وحتی غذا های رنگین روی میزها را مشاهده کنندکه خود نوعی دعوت است اما در چوبی نوعی حس کنجکاوی را در مشتری برمی انگیزد.گاهی ایجاد چنین حس کنجکاوی می تواند آگاهانه و از روی عمد باشد و در بعضی موارد نیز باعث امتناع مشتری از ورود به رستوران گردد.
در ورودی علاوه براینکه نشانگر نوع رستوران است, باید به راحتی نیز قابل استفاده باشد. و ضمنا بایدتوجه شود تا بوی غذاهای که دررستوران طبخ میشود دراین مکان به مشام نرسد .
در حقیقت فضا صرفاً یک ظرف مکانی با عملکردهای خاص نیست و طراحی آن منحصر به چگونگی جانمایی اثاثیه میان چند دیوار نمیماند . ایجاد یک محیط مطلوب و کارآمد ، تعاملی چند سویه است بین عناصر تشکیل دهنده یک فضا . یعنی افراد و اشیایی که با فضایی در ارتباطند و کارکردی که برای آن فضا در نظر گرفته شده است هر یک پارامترهای متعدد و متفاوتی را در شکل دهی صحیح و کارآمدی آن پدید میآورند .
کلینیک دندان پزشکی مرکز درمانی است که دندان پزشکان متخصص در رشته های متعدد بهداشت دهان و دندان کنار یکدیگر جمع شده و در کنار هم به درمان بیمارن می پردازند .تخصص گرایی در میان دندان پزشکان راه را برای ایجاد مراکزدرمانی و تشخیصی که خدمات گسترده ای ارایه می دهد هموار کرده است .مزیت این مراکز برای بیمارن ،کوتاه بودن زمان انتظار و امکان تشخیص و درمان بهتر ،بدون مراجعه به پزشک دیگر است .مزیت این مراکز برای دندان پزشک نیز ،تخصیص ساعت های کاری منظم تر و توانایی تبادل و بهره گیری از تجربیات سایر دندان پزشکان است.
اما موارد ذکر شده نیازمند فضایی مناسب است که باتوجه به نیازهای مصرف کننده آن طراحی می شود و ابعاد و اندازه و چیدمان فضایی مناسب کمک شایانی در برآوردن نیازهای مراجعین خواهد داشت .
طراحی فضاهای درمانی یکی از بزرگترین پروژه های طراحی در زمینه ی معماری است.و طراحی این پروژه نیازمند مشاوره های فشرده با مشتریان ،پزشکان،مهندسین معمار،طراحان و کارشناسان بیمارستانی و کلینیکی است .و ممکن است طراحی یک فضای درمانی سالها به طول انجامد.یکی از این مراکز درمانی کلینیک دندان پزشکی است.
پیش از طراحی هر بنایی باید به خصوصیات و ویژگی های آن توجه نمود .
ویژگی های یک کلینیک دندان پزشکی عبارتند از :
1-بنایی امن،زیبا و پاکیزه .
2-محیطی نوآور،مهیج،پذیرای بیمارن و کارکنان .
3-انعطاف پذیر در برابر تغییرات آتی (طراحی فضای درمانی ممکناست سالها به طول انجامد بنابراین باید در انتخاب مصالح تجهیزات و... نهایت دقت را داشت تا با استانداردهای روز مطابقت داشته باشد .)
4-مصرف بهینه ی انرژی(توجه خاص به مصالح و سیستم های سرمایش و گرمایش.)
5-قابلیت دسترسی برای افراد کم توان و ناتوان جسمی .
6-قابلیت پاسخگویی به نیازهای بیماران .
7-دسترسی سریع و آسان (ارتباط مناسب با شبکه ی معابر و حمل و نقل . )
به طور کلی فضاهای کلینیک دندان پزشکی را از نظر طراحی به 2 بخش فضاهای بحرانی و فضای عمومی تقسیم بندی می کنند.همچنین فضاهای کلینیک از نظر عملکردی به 4 بخش
1-فضای مراجعین
2-فضای اداری
3-فضای اصلی کلینیک
4-تدارکات و پشتیبانی
تقسیم می شوند .
فضای مراجعین :
1-ورودی
2-انتظار بیمار
3-انتظار کودک
4-تسهیلات بهداشتی
فضای اداری :
1-پذیرش
2-اتاق اداری (عمومی)
3-بایگانی
4-دفتر کار دندان پزشک
- دندان پزشک ارشد
-دستیار دندان پزشک
تدارکات :
1-راهروها
2-فضای آموزشی
3-اتاق استراحت وآشپزخانه ی کوچک کارکنان
4-محفظه ی پارچه های تمییز
5-تسهیلات بهداشتی کارکنان
6-انبارعمومی
7-مخزن ملحفه های تمییز
8-انبار خردکردن زباله ها
9-اتاق نظافت
10-بارگیری و پذیرش بار
فضای اصلی کلینیک :
1-مطب دندان پزشکی(اتاق منفرد)
2-مطب دندان پزشکی (پلان آازاد)
3-استریلیزاسیون
4-ریکاوری
5-لابراتوار
-فضای حایل
-مدیریت لابراتوار
-تکنسین ارشد دندان پزشکی
-فضای آماده سازی
-فضای کار تکنسین دندان پزشکی
-سرامیک
-گچ و بسته بندی
-قالب گیری
-تراش
-اتاق کارکنان
-تسهیلات رفاهی
تمای فضاها به غیر از فضای مراجعین باید در منطقه ی امن (به دور از هر گونه آلودگی) قرار گیرند .
البته فضاهای ذکر شده فقط مختص کلینیک های بزرگ دندان پزشکی نیست و تمامی مراکز درمانی دندان پزشکی اعم از مطب های دندان پزشکی باید دارای فضاهای ذکرشده در مقیاسی متناسب با مرکز درمانی باشند .
تعریف نما :
نما عنصری است که امروزه جزء جدائی ناپذیر از بدنه شهری محسوب می گردد مانند دیگر پدیده های معماری دارای تاریخچه است که در اینجا مورد مطالعه قرار می گیرد .
طبیعی است که نما به مفهوم عام خود در طراحی معماری که تصویر علمی ساختمان در یکی از جهات چهارگانه می باشد مورد نظر ما نیست منظور از نما ضلعی از ساختمان است که در معرض دید عموم و در تماس با فضاهای عمومی شهر قرار می گیرد ، نقش نما تفکیک زندگی خصوصی از زندگی شهر است ، سیما و زیبائی شناسی نمای ابنیه انحصاری و انفرادی نیست ، نماها تعریف کننده فضای خیابان و یا میدان هستند و به همین دلایل است که نما از حساسیت و اهمیت بیشتری برخوردار است .
با توجه به مصوبه سال ۱۳۶۹ شورای عالی شهرسازی و معماری ، وزارت مسکن و شهرسازی ، وزارت کشور موظف به تهیه و ابلاغ ضوابط و مقررات نمای شهری ظرف ۱ ماه بوده که این کار ظرف ۱۸ سال گذشته صورت نگرفته است و این کار باعث آزاد گذاشتن دست مالکان در اعمال سلیقه های شخصی و هنرنمایی اغراق آمیز طراحان شده است تا دست به دست یکدیگر نمای شهرها را به زشت ترین و بی هویت ترین نماها تبدیل کنند .
پس از بررسی روند شکل گیری سیمای شهر تهران و ضوابط و مقررات ساختمانی موجود و پیشینه طرح ، شناسائی ناهنجاریهایی که سیمای کنونی شهر را به این شکل درآورده اند صورت گرفته است و سرانجام با توجه به یافته ها و مسائل بررسی شده ، معیارهای کلی و ضوابط ساخت و ساز و مسائل تاثیرگذار بر شکل گیری نماهای شهری ارائه گردیده است .
مواردی که باعث اغتشاش و ناهماهنگی در بدنه شهری می شوند به شرح زیر می باشند :
الف) اعمال سلیقه و دخالتهای غیرکارشناسانه شامل :
۱- حکمیت فرهنگ ساخت و ساز غیرحرفه ای (بساز بفروشی)
۲- اعمال سلیقه مالک یا کارفرما
۳- عدم استفاده از نظریات کارشناسان معمار در طراحی و اجرا
۴- هنرنمایی اغراق آمیز برخی از طراحان
ب) ضعف تئوریک :
۱- عدم آگاهی به اصول معماری ایران
۲- عدم به کارگیری مدولاسیون
ج) ناهنجاریهای مربوط به عدم رعایت اصول طراحی بنا
۱- عدم همخوانی فرم و کاربری
۲- الحاقات زائد و غیراصولی
۳- استفاده از گرایش های معماری بی ارزش و بی هویت
ضرورت موضوع
عدم وجود ضوابط و مقررات قابل درک که بتواند به شناسائی فضاها و مناطق مختلف شهر به صورت هویتهای مستقل کمک کند ، آنقدر اغراق آمیز است که نوعی وحدت بصری بیمارگونه و گسترده در تمامی نقاط شهر را موجب شده است.
در آستانه جامعه مدنی نیاز به ساماندهی نما شدیداً احساس می گردد و این مهم فقط با هماهنگی دست اندرکاران ساخت و نگهداری شهر و بناهای آن میسر می گردد ، زندگی را نباید این طرف و یا آن طرف یک نما دید ، در داخل زندگی خصوصی و در بیرون زندگی عمومی در جریان است ، زندگی جمعی اگر مهمتر از زندگی فردی نباشد از آن کم اهمیت تر نیست.
ضوابط و مقررات نمای شهری ـ مصوب مورخ ۲۸/۸/۶۹
۱- کلیه سطوح نمایان ساختمانهای واقع در محدوده و حریم شهرها و شهرکها که از داخل معابر قابل مشاهده است ، اعم از نمای اصلی و نماهای جانبی ، نمای شهری محسوب می شود ، لازم است با مصالح مرغوب به طرز مناسب، زیبا و هماهنگ نماسازی شود .
۲- صدور گواهی پایانکار ساختمان مشروط به انجام نماسازی نماهای اصلی و جانبی است
طراحی عناصر و جزئیات ساختمان
نمای ساختمان ترکیبی از سه قسمت می باشد .
۱- نشست ساختمان بر زمین : قسمت تحتانی ساختمان که بر روی زمین قرار میگیرد و می بایست به گونه ای طراحی شود که ضمن هماهنگی با مجاورین استقرار ساختمان بر روی زمین را تقویت کند .
۲- بدنه ساختمان : درب ورودی و دسترسیها ، ابعاد پنجره ها ، هماهنگی و بافت مصالح مورد استفاده با در نظر گرفتن فرورفتگی و پیش آمدگی و تاثیر مثبت از محیط و نمای املک مجاور در نما مشخص شود .
۳- خط آسمان : نحوه اتصال و ارتباط بدنه بنا با افق در مقیاسی که خوانایی بنا را برای ناظر تثبیت نماید.
طراحی نمای مناسب و هماهنگ تحت تاثیر عناصر و جزئیات ساختمانی :
۱- هماهنگی مصالح
۲- هماهنگی بافت و رنگ
۳- هماهنگی (پیشانی)
۴- هماهنگی بالکنها و بیرون زدگی ها
۵- هماهنگی نرده ها و دیوارهای محصور کننده
۱- نحوه ارائه نقشه نما جهت ارائه طرح و بررسی در کمیسیون نما :
۱- نقشه معماری مصوب و نقشه معماری وضع موجود ارائه گردد
۲- طرح نما با مقیاس ۵۰/۱ در پنج نسخه (کلیه نماهای مشرف به گذر )
۳- درصورت شمالی بودن و یا دوبر بودن نمای دیوار مشرف به گذر نیاز است
۴- پلان*های پوسته نما بویژه در قسمت برگذر ترسیم گردد (فرورفتگی و پیش آمدگی در نما مشخص باشد)
۵- کلیه نقشه ها دارای نام و نام خانوادگی مالک ، شماره پرونده ، پلک ثبتی ، آدرس ملک ، نام طراح و مهر شرکت باشد.
نحوه طراحی ساختمان متناسب با اقلیم :
طراحی معماری ساختمان باید حتی الامکان همساز با اقلیم باشد به نحوی که از شرایط مطلوب طبیعی حدکثر استفاده به عمل اید . برخی عوامل به شرح زیر می باشد :
جبهه های مطلوب به لحاظ نورگیری :
فضاهای اصلی باید رو به جبهه های مطلوب ساختمان قرار گیرد . جبهه های مطلوب به ترتیب اهمیت عبارتند از : جنوب ، شمال ، شرق و درصورت ضرورت با تمهیدات لازم در غرب ، استقرار فضاهای اصلی رو به جنوب باعث می شود تا بتوان بخشی از نور و گرمای موردنیاز ساختمان در اوقات سرد را از طریق تابش آفتاب به داخل تامین نمود .
جدارهای نورگذر :
جدارهای نورگذر شامل پنجره ها ، نورگیرها ، و مشابه آن باید از قاب های مرغوب و بدون درز مستقیم و با حداقل نشت هوا باشند . استفاد ه از شیشه های دو جداره و یا دو قاب موازی برای این سطوح به ویژه برای پنجره ها توصیه می شود .
سایه بانها :
سایه بانها برای کنترل میزان تابش آفتاب به سطوح نور گذر ساختمان به کار می رود . استفاده از عایق حرارت در پوسته خارجی ساختمان سبب می شود که حرارت حاصل از منابع گرمایشی طبیعی نظیر انرژی تابشی خورشید ، گرمای حاصل از سکنین و گرمای حاصل از وسایل الکتریکی در فضای داخل باقی بماند و به عنوان منبع گرمایش کمکی مورد استفاده قرار بگیرد. به همین منظور باید سایه بان با عمق مناسب در این مناطق تعبیه گردد . منظور از عمق مناسب سایه بان ، عمقی است که در اوقات گرم سال از تابش خورشید به داخل ممانعت به عمل اید و در اوقات سرد برای استفاده از گرمای تابشی خورشید امکان ورود تششع خورشید به داخل فراهم شود .
۲- به منظور دستیابی به یک نمای مطلوب، جنس و رنگ سنگ مصرفی از اهمیت بسزایی برخوردار است و موارد زیر در طرح نما لحاظ گردد .
۱- عکس ازساختمان ومجاورین از کلیه نماها (درصورت احداث)
۲- در طرح ارائه شده جنس و رنگ کلیه مصالح مشخص گردد و درصورت نیاز نمونه مصالح ارائه شود (رنگ کلیه پروفیل ها و رنگ شیشه ها نیز مشحص گردد)
۳- حداقل دو نوع مصالح (رنگ ـ جنس) برای نماها در نظر گرفته شود
۴- مصالح نما باید اتصال کافی و مناسب با بدنه و سازه داشته باشد تا از خطر ریزش جلوگیری به عمل اید.
۵- کلیه سطوح خارجی ساختمان ، به لحاظ ایمنی و زیباسازی منظر شهری ، باید در شرایط مناسب نگهداری شوند.
۳- سقفها
۱- در ساختمانهای با سقف شیبدار دسترسی اساسی به بام مشخص باشد
۲- شیب بام در ساختمان های شیبدار حدود ۲۵ درصد در نظر گرفته شود
۳- راس شیب بام بصورت شکسته در نظر گرفته شود
۴- در ساختمانهای با سقف شیبدار محل قرارگیری کولرها در بام مشخص و در پلانها و مقاطع دیده شود
۵- بارانگیر در ساختمانهای عادی (بدون شیب سقف) مدنظر و در مقاطع دیده شود (متناسب با همسایه و حدکثر تا ۹۰ سانتیمتر)
۶- ساختمانهائی که در محدوده سقف های شیبدار می باشد ولی پروانه قدیمی دارند و اجرا شده است سقف شیبدار غیر اساسی با پوشش سفال یا روف تایل اجرا گردد.
۷- سقفهای شیبدار باید به نحوی طراحی و اجرا گردد که از ریزش برف ، یخ یا اجزای سقف از ارتفاع جلوگیری شود .
۴- اندازه و ابعاد پنجره ها با توجه به مبحث ۴ و مبحث ۱۹ (انرژی) مقررات ملی ساختمان و آئین نامه ۲۸۰۰ زلزله طراحی و براساس اصول فنی لحاظ گردد. رعایت موارد زیر در نمای ساختمانها الزامی می باشد .
۱- از شیشه رفلکس استفاده نشود
۲- فاصله پنجره ها از زیر سقف تمام شده حداقل ۲۰ سانتی متر در نظر گرفته شود
۳- مشخصات کلیه درها و پنجره ها باید با استانداردهای ملی مطابقت داشته باشد .
۴- استفاده از درب و پنجره با ابعاد مدولار و تولید صنعتی در ساختمان رعایت گردد .
۵- در فضاهای اقامت ، سطح شیشه الزامی ، حداقل یک هشتم سطح کف می باشد ، مگر آنکه پنجره ها تنها در یک دیوار تعبیه شده باشد و فاصله آن دیوار با دیوار مقابل بیش از ۵/۴ متر باشد که در اینصورت یک هفتم سطح کف ، الزامی خواهد بود .
۶- در فضاهای اقامت در صورتی که لبه بالای پنجره ها غیر از نورگیر سقف شیبدار در ارتفاع زیر ۱۰/۲ متر قرار گرفته باشد ، سطح الزامی شیشه شفاف یک ششم سطح کف است ، مگر آنکه کلیه دریچه ها نیز در یک دیوار تعبیه شده باشد و فاصله آن از دیوار مقابل بیش از ۵/۴ متر باشد ، دراینصورت سطح الزامی شیشه ، یک پنجم کف فضا است .
۷- در مواردی که تامین نور به صورت طبیعی صورت گیرد ، حداقل سطح شیشه در
راه پله ها ۹/۰ مترمربع به ازای هر طبقه می باشد .
۸- استفاده از اجزای ساختمانی به صورت صنعتی و مدولار ، با رعایت استانداردها و مقررات ملی ساختمان ، توصیه می شود. ضوابط مربوط به در و پنجره صنعتی و با ابعاد مدولار در مبحث الزامات عمومی ساختمان (مبحث ۴) آورده شده است.
۵- پروفیل ، نرده و شیشه
۱- پیلوت بصورت یکسره باز و از نرده روی دیوار با ارتفاع ۸۰ سانتی متر استفاده شود و نرده دارای طراحی مناسب باشد
۲- در بالکن ها و لبه بام از نرده استفاده نگردد(استفاده از نرده در لبه دست انداز منوط به طراحی مناسب تا ۳۰ سانتیمتر بلامانع است )
۳- حداقل ارتفاع جانپناه بالکن ها در محفظه های آفتابگیر و جانپناه حیاط های داخلی باید ۱۰/۱ متر باشد .
۴- در طرح ارائه شده تناسب پنجره و درب پیاده و سواره در نظر گرفته شود
۵- در استفاده از انواع شیشه های مات ، آجر شیشه ای و پلاستیک ، باید سطحی که نور معادل شیشه شفاف الزامی را تامین کند ، جایگزین گردد .
۶- جزئیات اجرائی
۱- درصورت نیاز و طراحی خاص بعضی از قسمتها جزئیات اجرائی ارائه گردد.
اگر انتخاب صحیحی در نورپردازی داشته باشید، شاهد تغییرات شگرفی در محیط خانه خود خواهید بود. نورپردازی نه تنها با خود زیبایی به همراه دارد، بلکه امنیت خانه ها را نیز ارتقا می بخشد.
نورپردازی در حوزه زیبایی شناسی
در حال حاضر انواع گسترده ای از تکنیک های مختلف نورپردازی در پیش روی ما قرار دارد که پاسخگوی سبک ها و سلیقه های متفاوت بوده و کارآیی هر یک نیز متمایز است. اگر انتخاب صحیحی در نورپردازی داشته باشید، شاهد تغییرات شگرفی در محیط خانه خود خواهید بود. نورپردازی نه تنها با خود زیبایی به همراه دارد، بلکه امنیت خانه ها را نیز ارتقا می بخشد.
نورپردازی داخلی
توجه داشته باشید که نورپردازی صحیح در داخل خانه احساس عمومی شما را تغییر می دهد و در عین حال در بهبود وضعیت ظاهری خانه نیز به شما کمک می کند. نور توانایی آنرا دارد که یک فضای خسته کننده را به محیطی آرامبخش و دوست داشتنی تبدیل کند. البته نورپردازی داخلی تنها در سیم کشی برق و استفاده از چند لامپ رنگارنگ خلاصه نمی شود؛ بلکه باید چند سطح نور مختلف را به کار گرفته، آنها را در ترکیب با یکدیگر قرار دهید تا در نتیجه قسمتی از فضا پر نور و قسمتی دیگر کم نور تر جلوه کند. با اتکا به این روش ویژگی های خاص هر اتاق نمایان تر شده و جلوه ی تازه ای در نظر بیننده ایجاد می شود.
نورپردازی خارجی
استفاده از لامپ و سیم کشی های برق را نباید تنها به فضای داخلی خانه ها محدود کنیم. نورپردازی مناسب خارجی با روشن نمودن ورودی نه تنها امنیت را افزایش داده و اجازه نمیدهد مزاحمین از تاریکی سوء استفاده کرده و به منزلتان نزدیک شوند، بلکه زیبایی دراماتیکی را نیز به خانه شما اضافه می کند. انعکاس نور در درختان، بوته ها، سبزه ها، و محوطه ورودی زیبایی کم نظیری را خلق می کند.
افزودن ارزش مضاعف به خانه
نور پردازی باید به گونه ای انجام پذیرد که از یک سو زیبا باشد و از سوی دیگر هزینه های مالی زیادی را به دوش خانواده متحمل ننموده و انرژی زیادی را نیز مصرف نکند. طبق تحقیقاتی که در حوزه معاملات ملکی به انجام رسیده، پژوهشگران به این نتیجه دست پیدا کرده اند که خریداران اشتیاق بیشتری به خرید خانه های روشن از خود نشان می دهند. کارشناسان تا اثبات این نکته که نورپردازی حتی در تغییر حالات درونی انسانها نیز موثر است، پیش رفته اند.
برای شروع ابتدا معین کنید که از مشاهده رنگ ها می خواهید چه احساسی پیدا کنید و بعد برای رسیدن به نتیجه مورد نظر اقدامات لازم را بعمل آورید. به این منظور می بایست کارتان را از مقدمات نورپردازی شروع کنید. ابتدا با خود فکر کنید که قصد دارید از روشنایی هر اتاق چه حسی بگیرید. سپس نقطه های معینی را در نظر گرفته و آنها را روشن تر از سایر قسمت ها کنید. به عنوان مثال در اتاق کار جایی که مطالعه می کنید و یا از کامپیوتر استفاده می کنید باید روشن تر از سایر قسمت ها باشد. برای روشن تر کردن هر چه بیشتر این فضا ها می توانید از چراغ های مطالعه رومیزی کمک بگیرید.
آشپزخانه و دستشویی نیز جزء مکانهایی هستند که نیاز به نور بیشتر و دقیق تری دارند و برخی مکانهای داخلی آن نظیر قسمت فوقانی آینه ها و .. نیاز به نورپردازی های سقفی دارند که می توانید از هالوژن های کوچک برای بیشتر روشن کردن این مناطق استفاده کنید. زمانیکه نورپردازی کلی خانه تمام شد، ترتیبی بدهید که گوشه های اتاق ها و کنج دیوارها قدری تاریک تر از سایر نقاط به نظر برسند. این تکنیک به ویژه در اتاق خواب کاربرد دارد و به فضای شما حجم و بعد می دهد. سعی کنید برای اتاق خواب بیشتر از لامپ هایی با نور ملایم استفاده کنید و اگر قصد مطالعه دارید، بهتر است از یک چراغ رومیزی استفاده کنید که در صورت نیاز آنرا روشن کرده و در بقیه مواقع خاموش باشد. یک مسئله حیاتی در اتاق خواب این است که نباید هیچ گونه نور مستقیمی روی سقف بالای تخت خواب وجود داشته باشد.
اگر لامپ ها را به سمت بالا بر روی سقف نصب کنید، هم نور بطور مستقیم نمی تابد و هم ارتفاع اتاق افزایش پیدا کرده و بعد دیوارها بیشتر شده و عمق و ژرفای کلی محیط افزایش پیدا می کند. برای کمتر کردن نور در سایر مناطق نیز می توانید مقابل منبع نور یک گلدان گل بگذارید. این کار هم نور ا کم می کند و هم سایه های جالبی بر روی دیوارها ایجاد می نماید.
در آخر باید اشاره کنیم که همیشه مراقب استفاده بیش از اندازه از چراغ ها باشید، چرا که نورهای زیادی که با یکدیگر همخوانی نداشته باشند باعث خفه شدن فضا می شوند.
ضوابط مهد کودک سازی: شورای عالی معماری و شهرسازی سال قبل ضوابطی را برای طراحی مهد کودک به تصویب رساند.
شاید این تنها ضابطه موجود از سوی متولیان امر ساختمان برای ساخت مهد کودک به عنوان فضای مختص کودکان باشد. گو این که بر این ضابطه نیز نقدهای فراوانی وارد است، با این حال همین ضوابط ناقص نیز اغلب نادیده گرفته می شود. چه بیشتر مهدکودک ها، خانه های قدیمی هستند که تنها با رنگ کردن و چسباندن چند نقاشی به در و دیوار تغییر کابری داده اند.
در این ضابطه که با نام ضوابط طراحی معماری مهد کودک نامیده می شود، آمده است،« اجرای مصوبه حاضر و پیوست آن در تمام طرح های آتی و در دست تهیه انواع مهد کودک اعم از دولتی ، خصوصی و خود کفا از این تاریخ ( 14/2/1383) در سرار کشور الزامی بوده و تمام مراجع مسوول تهیه، بررسی و تصویب و اجرای طرح های مهد کودک موظفند در مراحل مختلف تصویب ، صدور پروانه ونظارت بر اجرا ضوابط مذکور را رعایت کنند.»
با این همه از تصویب ضوابط طراحی مهد کودک تاکنون اتفاق خاصی در زمینه ساخت مهد کودک نیافتاده است.
هر چند بندها ی این مصوبه چندان با شرایط کودکان انطباق ندارد.
علاوه بر ضوابط شورای عالی شهرسازی و معماری سازمان بهزیستی نیز ضوابطی را برای ساختمان مهد کودک لحاظ کرده که در اغلب بند های آن با عنوان کلمه ” حتی المقدور ” بیشتر جنبه توصیه ای پیدا کرده تا مصوبه ای.
برای مثال در این ضوابط آمده است : ساختمان مهد کودک حتی المقدور یک طبقه باشد. در غیر این صورت طبقه دوم به نگهداری شیرخواران و اطفال نوپا اختصاص یابد.
استاندارد دور از دسترس
« هر ساختمان باید سرپناه محکمی، کارآمد و زیبا باشد.» این یک تعریف ساده است که محمود نجاری سی سی ، کارشناس ارشد معماری و مدرس معماری دانشگاه هنر از ساختمان ارایه می دهد.
وی می گوید: « در طراحی ساختمان مهد کودک، کودک محوری اولویت دارد. به این معنی که ساختمان باید برای نگهداری موقت کودکان طراحی شود. بنابراین ایمنی کودکان در مدت زمان حضورشان در مهدکودک اصلی ترین نکته و دستورالعمل در ضوابط طرح و اجرای ساختمان است.»
گو اینکه به زعم سی سی ، منظور از ایمنی تنها استحکام ساختمان نیست ، بلکه رفتار شناسی کودک و توجه ظریف به روحیات و اخلاق کودکانه و تامین امنیت و بهداشت او باید مورد توجه قرار گیرد.
« در کشورهای توسعه یافته و قانونمند مانند آلمان مسوولیت سنگین پذیرش کودک سبب شده تمام نکات و ضوابط ساختمانی، بهداشتی ، آموزشی و مراقبتی مورد مطالعه قرار گرفته و در طراحی ساختمان مهدکودک لحاظ شده است.»
مهندس سی سی درباره ضوابط ساخت مهد کودک در کشورهای توسعه یافته می گوید:« ساختمان های مهدکودک در مناطق شهری باید در نقاطی اجرا شوند که سرعت خودروها در آن نقاط حداکثر 30 کیلومتر باشد. ساختمان از شریان های اصلی تاسیسات شهری ، برق فشار قوی ، ترن و مترو و مراکز آلوده کننده دور باشد. در مسیرهای اطراف ساختمان مهد کودک تفکیک مسیر پیاده رو از سواره رو انجام شده باشد. ورودی مهد کودک نباید مجاور خیابان باشد. همچنین محدوده امنیتی برای کنترل عبور و مرور کودکان وجود داشته باشد.»
گذشته از نکات قابل ملاحظه در مکانیابی ساختمان مهدکودک ، ضوابط دیگری نیز باید در خود ساختمان رعایت شود.
برای مثال مسیر حرکت کودک از خارج ساختمان تا داخل و داخل ساختمان نباید اختلاف سطح داشته باشد.استفاده از اشیا تیز و برنده در محوطه سازی و فضاسازی مهدکودک مجاز نیست.سطل های جمع آوری و تفکیک زباله باید به لحاظ ترشح و نفوذ زباله کنترل شده و از دسترس کودکان دور باشد.طراحی فضای باز باید به شکلی باشد که در والدین احساس نگرانی ایجاد نکند. عناصر محیط باید به شکلی طراحی شود که احتمال بالا رفتن کودک از او سلب شود. طراحی ورودی برای کنترل دمای داخل و خارج و تمیز کردن کفش ها ضروری است. دستگیره در ورودی که در حالت معمول در ارتفاع یک متر طراحی می شود. در مهدکودک از سمت داخل باید ارتفاع بیش از یک متر و 50 سانتیمتر داشته باشد. تا کودک نتواند آن را باز کند.
نمونه وطنی:
نجاری سی سی به همراه دانشجویان معماری خود تحقیقی را در ارتباط با طراحی مهدکودک در ایران به انجام رسانده است. این تحقیق نشان می دهد در بیشتر مهد کودک های وطنی ضوابط استاندارد رعایت نمی شود. برای مثال در یکی از مهدکودک های زنجان، حیاط مهدکودک با ساختمان آن به اندازه ای اختلاف سطح دارد که ناچار چندین پله این دو فضارا به هم مرتبط می کند. آن هم پله هایی با بدنه فلزی و پوشش سنگی. فضاهای ناامن داخل ساختمان ، ساختمان های دو طبقه و پله های متعدد، روشویی ها و دستشویی های نامتناسب با قد کودکان و موارد متعدد این چنینی از دیگر مشکلات طراحی ساختمان مهد کودک در ایران است.
آنسوی رویا:
محمود سی سی می گوید: « در طراحی ساختمان مهدکودک باید سه بخش مورد توجه قرار گیرد. 1_ قسمت کودک 2_ قسمت کارکنان 3_ قسمت والدین.
در طراحی مهد کودک ، توجه به فضای کارکنان و مدیریت مهدکودک و تفکیک فضاهای استراحت ، کاری ، بهداشتی و کارکنان و جلوگیری از تداخل این فضاها با فضای کودکان حایز اهمیت است. فضاها باید با توجه به وسعت برنامه ها و تعداد کارکنان طراحی شود. فضای انتظار نیز باید در طراحی مهدکودک لحاظ شود.( فضایی که در آن والدین به انتظار کودکان می نشینند.) این فضا باید در مجاورت ورودی و بخش مدیریت ساختمان قرار گیرد. در این فضا باید وسایل اندکی برای سرگرمی کودکان تعبیه شود. »
به گفته سی سی در طراحی ساختمان مهد کودک نکات دیگری از جمله کوتاه بودن ارتفاع تابلوهای مخصوص کودکان و مرتفع بودن تابلوهای مخصوص بزرگسالان در نظرگرفته می شود.
« در این محیط باید از رنگ های ملایم در کف ودیوار و رنگ های اصلی زرد ، آبی و قرمز در وسایل دیگر استفاده کرد. درها باید امکان خروج سریع را برای کودکان فراهم کند. سرویس های بهداشتی کودکان باید به تناسب قد آنها طراحی شود.این نکات راباید در طراحی محل آویزان کردن وسایل شخصی کودکان نصب لگوهای هر کودک ( در مهد کودک های کشور های پیشرفته هر کودک لگویی را برای خود انتخاب می کند که معرف وسایل شخصی اوست. برای مثال یک شخصیت کارتونی .) در این فضا در محل قرار گیری کلید پریزها باید دقت کرد تا از دسترس کودکان دور باشد.»
به اعتقاد سی سی پارکت به دلیل حفظ دمای محیط و تمیزی برای پوشش مهد کودک مناسبتر است.
وی ادامه می دهد:« ساخت این اتاق ها برای یک مهد کودک الزامی است. 1_ ***** ورودی 2_ هال مرکزی 3_ اتاق مدیریت همراه با محلی برای گفت و گو با والدین 4_ فضای انتظار والدین 5_ فضای سرگرم شدن موقت کودکان 6_ رخت کن کارمندان 7_ سرویس کارمندان 8_ آشپزخانه و انبار 9_ سالن ورزش و بازی دسته جمعی 10_ انبار وسایل بازی 11_ کارگاه نقاشی و کار با رنگ و کاردستی 12_ فضای مربوط به نظافتچی و انبار مربوط به آن 13_ کلاس های گروهی 15 تا 20 نفره کودکان ( فضاهای گروهی باید برای اوقات قصه گویی ، نقاشی و بقیه فعالیت های مرتبط عملکردی باشد.) 14_ فضای سرویس هر گروه 15_ فضای استراحت کودک ( در مهد کودک های استاندارد فقط یک مکان برای استراحت کودک آن هم برای کودکی که نیاز به استراحت دارد تعبیه می شود. چه خواب دست جمعی کودکان معمول نیست. کودک به ذات اهل تحرک است نه خواب!) محوطه بازی کودکان باید پاکیزه باشد و در طراحی آن ایمنی کودک در نظر گرفته شود.»
نگاهی به ضوابط مهد کودک استاندارد فاصله عمیق مهدکودک های وطنی را از شرایط مطلوب بیشتربه نمایش می گذارد. دلسرد نشوید با اجرای مصوبات دست و پاشکسته مهد کودک سازی در کشور شاید کودکان نسل بعد فرصت بهره گیری از یک محیط مناسب را در زمان حضور والدین خود در محل کار داشته باشند.
نکاتی در باب معماری موزه
۱) هر فعالیتی که مخاطب در موزه انجام می دهد نیاز به فضایی برای فعالیت متضاد آن دارد تا احساس خستگی در مخاطب از بین برود.
۲) سلسله مراتب به جا و مناسب فضای استراحت کوتاه مدت، بازده موزه را بالا برده و شوق بازدیدکننده را برای ماندن و دیدن افزایش می دهد.
۳) چون در موزه دیدن از نزدیک اتفاق می افتد، برای رفع خستگی نیاز به دیدن دور دست احساس می شود و به تبع آن توجه به چشم اندازهی اطراف، آزاد و بازگذاشتن مسیر دید چشم اندازهای اطراف و ارتباط بصری این چشم اندازها با تالارهای نمایش اشیاء از اهمیت خاصی برخوردار می شود.
۴) محل فعالیت انسان نیاز به فضای باز و ارتباط مستقیم با نور طبیعی، و محل نمایش اشیاء نیاز به نور مصنوعی و قابل کنترل دارد. معماری فضای نمایش باید پاسخی به همراهی این فعالیت ها و نیازهای متضاد باشد.
۵) معماری موزه باید به گونه ای باشد که هم رسالت اجتماعی آن – ارتباط مستقیم با مخاطب- لحاظ شود و هم مسائل امنیتی و حفاظتی رعایت گردد.
۶) هنر طراح در طراحی موزه، همنشینی مناسب فعالیت های متضاد خواهد بود.
۷) باید توجه کرد که موزه و ساختمان آن وسیله نمایش اشیاء است و نه اشیاء وسیله نمایش ساختمان موزه.
۸) ویژگی های معماری موزه باید منطبق بر روابط هماهنگ فضا، نور و آثار باشد.
۹) معماری موزه باید قابل تطبیق با مساله غرفه بندی و دسته بندی اشیاء بوده و بر آن تاکید کند.
۱۰) در عرصه نمایش، هیچ فضایی را نمی توان مطلقا ارتباطی دانست. کوچکترین سطح موزه نیز باید در خدمت ارائه اطلاعات و نمایش آثار برای مخاطب باشد.
۱۱) در معماری موزه، مدار گردش بازدیدکننده و مسیر حرکت کارکنان و مسیرجابجایی آثار باید از همدیگر جدا شوند.
۱۲) ورودی باید به صورت یک عنصر معماری مستقل اما در رابطه تنگاتنگ با موزه طراحی شود.
۱۳) ورودی پلی است که مردم را با محتویات موزه پیوند می دهد.
۱۴) تعبیه ورودی مستقل برای برخی فضاهای خدماتی (نظیر رستوران ها) موزه را در معرض بازدید اتفاقی (کسانی که برای دیدن موزه نیامده اند) قرار داده و به جذب مخاطب و فعال نگه داشتن مجموعه کمک می کند.
۱۵) شیرازه اولیه هر موزه ای رابطه شی و مخاطب است.
۱۶) هر بیننده ای به بهانه برقرار نمودن ارتباط فردی با شی به موزه می آید.
۱۷) طراح، در ساماندهی فضایی موزه باید کوشش کند تا انتظامی را فراهم آورد که بازدیدکننده به راحتی بتواند در فضاهای مختلف موزه سیر کند و سلسله مراتب آن را به خوبی ادراک نماید.
۱۸) طراح باید کوشش نماید تا در فضای نمایش انقطاع بازدید به وجود نیاید و حرکت عمودی مخاطب با حرکت افقی توام گردد. در اینجا توجه به انتخاب مناسب عناصر کالبدی اهمیت می باید.
۱۹) رسالت طراح در طرح موزه این است که فضا (برای بیان مطالب) به گونه ای تعریف و خلق شود که مخاطب عمق مسائل را دریابد و نتایج و رفتار موردنظر حاصل شود.
عرصه بندی کل مجموعه
برای عرصه بندی موزه و تقسیم بندی عناصر نمایش باید بین مجموعه اشیاء به نمایش درآمده، مدار بازدید یا محورهای هدایت و بخش های اطلاع رسانی هماهنگی به وجود آورد. در هر موزه ای به اعتبار و ارتباط با بازدیدکننده، سه عرصه ی مختلف وجود دارد:
عرصه عمومی: با دسترسی بی واسطه ی عموم مردم. شامل گالری ها، کتابخانه، آمفی تأتر و …
عرصه خصوصی: که میزان فضای ناچیزی نیاز دارد و شامل فضاهای اداری، انبارها، خدمات داخلی بنا و … می باشد.
عرصه عمومی- خصوصی: شامل فضاهای تحقیقاتی، آموزشی، رستوران ها، سرویس های بهداشتی و دیگر خدمات رفاهی می باشد.
می توان به اعتبار عملکرد نیز به عرصه بندی موزه پرداخت یعنی عملکردهای همسو و تقریبا مشابه را در عرصه ای واحد قرار داد. در این صورت موزه با عرصه های زیر تعریف خواهد شد:
۱- معرفی
۲- اداری
۳- پژوهشی
۴- آموزشی
۵- خدمات رفاهی و عمومی
- خدمات پشتیبانی
در ذیل هر یک از عرصه های بالا به طور اجمال معرفی و مطالعات مربوط به آن ارائه می گردد.
عرصه معرفی
این عرصه شامل قسمت هایی از موزه می شود که به معرفی و نمایش آثار اختصاص دارد. در واقع مهمترین و اساسی ترین عرصه است که نقش آن مستقیما با استفاده کنندگان و بازدیدکنندگان از موزه می باشد. گالری ها، آمفی تأتر و کتابخانه از فضاهایی می باشند که این عرصه را تشکیل می دهند.
۱-گالری ها :گالری ها قسمت مهم و نمایان عرصه معرفی می باشند. از آنجا که آثار به نمایش گذاشته شده شامل آثار دائمی و موقت می باشند، گالری ها نیز دو قسمند: گالری های دائمی؛ که در آن آثار دائمی (که عموماً تغییر نمی کنند) به نمایش گذاشته می شوند، گالری های موقت که به طبع در آن آثار به صورت موقت و در زمان برپایی نمایشگاه موقت و موسمی به نمایش گذاشته می شوند. در موزه فرش نیز گالری های دائمی محلی برای نمایش حدود ۲۰۰ تخته فرش هنری- قدیمی- موزه ای و نقوش فرش و حتی ابزار بافت و نگهداری فرش در نظر گرفته شده و گالری های موقت برای برگزاری نمایشگاه های فصلی و موضوعی که در مناسبت های گوناگون و با موضوعات مختلفی برای نمایش آثار و بالخصوص نمایش فرش های هنری شخصی در نظر گرفته شده است که حتی ممکن است آثار گالری های موقت برای فروش نیز عرضه شوند. لازم به ذکر است که فرشهای به نمایش گذاشته شده دارای ابعاد مختلف و اندازه های گوناگون از تابلو فرش گرفته تا فرش هایی با ابعاد و مساحت بزرگ می باشند، که این مسئله باید در طراحی لحاظ شود.
همچنین بهتر آن است که برای آشنایی بیشتر بازدیدکنندگا از مسائل تخصصی فرش مانند مرمت، کارگاه مرمت در مسیر گالری ها و به گونه ای جزو محل نمایش باشد. برای مرمت و بازسازی فرش هایی که نیاز به تعمیر دارند فضایی (کارگاه مرمت) برای انجام این کار در نظر گرفته شده است که استادکاران مرمت در آنجا به تعمیر و مرمت فرشها مشغول می باشند. در کارگاه مرمت، آزمایشگاه کوچکی جهت تحقیقات شیمیایی و فیزیکی مجهز به حداقل وسائل معمولی، مورد نیاز خواهد بود.
۲-آمفی تاتر (سالن چند منظوره) : یکی از فضاهای مهم و با ارزش در هر موزه ای سالن چند منظوره است که تاثیر بسزایی در رشد و بالندگی وجوه اجتماعی این بنا دارد. بازده اجتماعی موزه رابطه نزدیکی با جذابیت آن دارد بدین معنا که از نظر روانی بازدیدکنندگان را دعوت به گردش و لذت بردن از فضای خود بنماید همچنین بر دامنه اطلاعات با بهره گیری مطلوب از تمهیدات بصری بیفزاید این هدف با بنای سالن چند منظوره تامین می گردد که علاوه بر ارتباط نزدیک با فضای نمایشی خود نیز به گونه ای مستقل در ارتباط با خارج بنا طرح شود. نوع اجتماعاتی که در این سالن برگزار می شود عبارتند از: سمینار و کنگره و جلسات، تأتر و کنسرت و نمایشهای سینمایی. فضاهای این سالن عبارتند از: فضای اصلی تئاتر یا سالن اصلی، صحنه و قسمت نمایش، پشت صحنه، لابی و سرسرا.
۳-کتابخانه : امروزه هیچ موسسه آموزشی و پژوهشی بی نیاز از کتابخانه نیست. موزه ها نیز بنا به وظایف خاصی که بر عهده دارند (تهیه اشیاء تازه، نمایش و تحقیق در مورد اشیاء موزه ای) نیازمند کتابخانه ای مجهزند که به نحوی متناسب با نوع، اهداف و جامعه مراجعه کننده ی آن تشکیل شده، با زمان پیش رفته و نیازهای تحقیقاتی کارشناسان و متخصصان موزه و پژوهشگران را برآورده سازد. کتابخانه ها امروزه غیر از کتاب دارای مواد دیگری نیز می باشند. این مواد عبارتند از فیلم، اسلاید، سی دی، عکس، روزنامه، مجله، کتاب، نسخ خطی و … بدین ترتیب کتابخانه، در نظام اطلاع رسانی، وظایف متنوعی را بر عهده دارد. هدف عمده این کتابخانه رساندن اطلاعات با اتکا بیشتر به نشریات ادواری به استفاده کنندگان متخصص است. در هر موزه، هدف از ایجاد کتابخانه باید دقیقاً متناسب با فضا و اثاثیه در معرض نمایش و قابل استفاده باشد. کتابخانه ی موزه ی فرش فضایی است که پژوهشگران و حتی دانشجویان رشته فرش در آنجا می توانند از کتب و نشریات تخصصی فرش استفاده نمایند و در فضای آرام آن به مطالعه بپردازند. بنابراین پیش بینی فضایی مناسب جهت کتابخانه در موزه فرش ضروری است. این کتابخانه گنجایش حدود ۸۰۰۰ جلد کتاب و بیش از ۱۰۰۰ جلد مجله علمی، گزارش، بولتن و رساله را داشته و از مخزن کتب و مجلات با دسترسی باز و بسته، قسمت مطالعه، اتاق کار و انبار تشکیل شده است.
عرصه اداری
این عرصه شامل حوزه ریاست و قسمتهای اداری مختلف از قبیل معاونتهای گوناگون می باشد، که به انجام کارهای اداری و مالی و برنامه ریزی و سیاست گذاری کلی مجموعه می پردازد.
عرصه اداری شامل دو حوزه مختلف می باشد:
۱- حوزه ریاست: از وظایف این حوزه می توان نظارت بر اجرای طرح های گوناگون بخشهای مختلف، هماهنگی بین معاونتها و مدیریتها، تصویب نهایی طرحها و پروژه ها، تهیه و تدوین خط مشی کلی در قالب اهداف مجموعه، نظارت بر عملکرد عرصه های دیگر را نام برد. که این حوزه خود شامل ۳ قسمت ریاست، برنامه و بودجه و تشکیلات، و حراست می باشد.
۲- حوزه معاونت اداری و مالی: از وظایف این حوزه؛ تهیه و تدوین خط مشی واحدهای تابعه در قالب اهداف مجموعه و ابلاغ مصوبات و مقررات جاری به واحدهای مربوطه، نظارت بر حسن اجرای امور اداری و مالی و خدماتی مجموعه با رعایت مقررات مربوطه، نظارت بر تهیه و تدارک احتیاجات مجموعه و امور تاسیساتی و تعمیراتی و بهداشت محیط و نظارت بر حسن اجرای قراردادها می باشد. این حوزه دارای ۴ قسمت عمده؛ مدیریت مالی، مدیریت کارگزینی، مدیریت فنی و تعمیرات و نگهداری و مدیریت عمومی می باشد.
عرصه پژوهشی
این عرصه شامل فضاهایی می باشد که پژوهشگران علاقمند به موضوع فرش می توانند به طور نظری یا عملی تحقیقاتی را انجام دهند و از امکانات فراهم آمده در این بخش استفاده نمایند. نقش تحقیق و پژوهش در پیشرفتهای علمی و تکنولوژی به هیچ وجه قابل اغماض و چشم پوشی نمی باشد. صنعت فرش ایران نیز از نظر تحقیقات و پژوهش های علمی و هنری بسیار فقیر می باشد. در نتیجه لزوم وجود بخش پژوهشی فرش در کنار موزه به خوبی محسوس است. عرصه پژوهشی شامل دو حوزه عمده پژوهشی می شود:
۱- حوزه پژوهشی علمی: در این حوزه پژوهشگران در کارگاه و آزمایشگاه به بررسی مسائل مربوط به ریسندگی و رنگرزی الیاف و فنون فرش بافی (بافت) می پردازند.
۲- حوزه پژوهشی نظری: در این حوزه پژوهشگران به بررسی و پژوهش نظری درباره تاریخ فرش و نقوش فرش، فرش از نظر اقتصادی، به طور اعم و ریسندگی و بافندگی فرش به طور اخص و همچنین شیمی و رنگرزی می پردازند.
برای نیل به اهداف پژوهشی در موزه، عرصه پژوهشی دارای فضاهایی از قبیل: دفتر مطالعاتی، آزمایشگاه ها و کارگاه های تخصصی می باشد.
عرصه آموزشی
آموزش علمی فرش از ارکان مهم این موزه است که از طریق آن می توان این هنر را بازشناسی کرده و ترویج داده و در اختیار همگان قرار داد. این مهم از طریق بخش های آموزشی موزه انجام می شود که وظیفه این بخش عمدتاً دایر کردن کلاسها و کارگاه های آموزشی در زمینه ی تاریخ، نقوش، بافت، رنگرزی و مرمت فرش می باشد. این بخش با توجه به اهداف و وظایف آن از فضاهایی مانند کلاس و کارگاه و آزمایشگاه تشکیل شده است.
عرصه خدمات رفاهی و عمومی
نیاز بشر به خدمات در هر فضایی احساس می شود.گویی بشر نیازهای اصلی و حیاتی خود را در کنار بسط سایر نیازهایش با خود به همه جا حمل می کند. این نیازها سرشت کاملا محسوس و مادی دارند و با همین ویژگی از نیازهای متعالی تر و غیرعینی و نامحسوس تر بشر متمایز می شود. نیاز به آسایش تن و برآوردن حوائج بدن در هر فضایی که برای بشر ساخته می شود باید در نظر گرفته شود. برای آنکه موزه ای برای بازدیدکننده از جذابیت خاص برخوردار باشد پاسخگوی نیازهای جسمی او بوده و وی را در محیطی آشنا و راحت قرار دهد، بایستی بصورت آمیزه ای از فضاهای عمومی و خصوصی طراحی گردد، تا بازدیدکننده، ضمن فراموش کردن سردرگمی، در حالت تعادل قرار گرفته و با مردم و اشیاء در تماس بیشتری باشد. این کارکردها را فضای استراحت کوتاه مدت و مکانهای تفریح و تفرج تامین می نماید. از خدمات رفاهی و عمومی موزه فرش می توان از رستوران یا چایخانه، فروشگاه صنایع دستی و … نام برد.
۱- رستوران یا چایخانه : برای یک موزه کوچک تنها کافی است که در یک نقطه مرکزی، یک بوفه سرپایی و یا یک چایخانه سنتی و یک محل پذیرایی یا ساندویچی و آشامیدنی تعبیه گردد. این فضا جهت استراحت کارکنان، پژوهشگران و بازدیدکنندگان از موزه پیشنهاد می گردد. در صورت امکان بوفه باید مشرف به باغ سرسبز و یا راهروی بیرونی باشد تا چشم انداز خوشایندی را دارا باشد. و بخاطر عدم مزاحمت ناشی از سر و صدا می بایست جدا از بقیه فضاهای موزه مطرح گردد تا مزاحم دیگر بخشهای موزه نباشد.
۲- فروشگاه صنایع دستی : از آنجا که موزه می کوشد تا به نوعی روح هنر میراثی ما را حفظ و احیا کند، وجود فروشگاه یا دکه ای کوچک جهت فروش آثار دستی هنرمندان امروزی در کنار موزه می تواند باعث هرچه بیشتر بازدیدکنندگان گردد و هم به نوعی حقایق و روح جاری ای که در موزه به نمایش گذاشته شده را در آثار زمان معاصر متحقق سازد.
عرصه خدمات پشتیبانی
ساختمان نیازمند فضاهایی جانبی است که هرچند مورد استفاده مستقیم قرار نمی گیرند اما در بالا بردن کیفیت زیستی فضاهای اصلی نقش مهمی بازی می کنند، این عرصه شامل این فضاها می باشد که می توان از نگهبانی، انبار، تاسیسات، خدمه، پارکینگ و فضای سبز نام برد.
۱- انبار : تا سالها قبل انبار کردن در موزه ها به این صورت بوده است که تنها اشیایی را که می توانند در گالریها به نمایش بگذارند قرار می دادند و سایر اشیاء را که امکان نمایش نداشت در انبار نگهداری می کردند، در جایی که هیچکس نمی توانست وارد شود، حالا به این نتیجه رسیده اند که انبار راکد نداشته باشند و تمام مواد اهمیت بخصوصی برای استفاده دارند. به طور کلی، تنها سه دسته از اشیاء و مواد احتیاج به انبار شدن دارند- موارد مورد مطالعه- موارد امانتی برای امانت کردن (به مدارس و دانشگاه ها)- اشیاء عبوری موزه ها که احتیاج به انبار موقت دارند برای وقتی که اشیاء یک نمایشگاه جدید را جمع آوری و نگهداری می کنند و یا اینکه نمایشگاه قبلی را جمع می کنند.
بعضی از موزه های مدرن، اتاقهای انبار تابلوهای خود را با چهار چوبهای فلزی عمودی مجهز کرده اند که با صفحه ای مشبک سیمی یا تخته های منفذدار پوشیده شده اند و می توان تعداد زیادی تابلوهای نقاشی را با قلاب روی آنها نصب کرد. این چهارچوبها دارای چرخهایی هستند که روی ریل هایی تعبیه شده در کف و سقف اتاق حرکت می کنند، به گونه ای که هر چهارچوب را می توان به راحتی بیرون کشید و تابلوهای روی آن را مورد بررسی قرار داد (انبار تابلوهای نقاشی موزه هیروشهورن واشنگتن). منسوجات را می توان دور استوانه هایی پیچید و روی چارچوبهای عمودی که روی چرخ حرکت می کنند قرار دارد. دو انتهای استوانه باید از طرفین پارچه بیرون بزند تا لبه های پارچه از پوسیدگی و کهنگی حفاظت شود. یا از سیستم نگهداری متحرک بافته های تخت استفاده کرد که با ایجاد ریل در سقف، فرش ها را به گونه ای که دسترسی به میله های افقی حامل بافته ها را آسان سازد، آویزان کرد.
۲- نگهبانی : موزه ها و گالری های هنری حاوی اشیاء با ارزش هستند. حتی بعضی از آنها دارای اشیاء بی قیمت هستند و باید از بالاترین سطح امنیت ممکن برخوردار باشند. به طور سنتی این کار به نگهبانان و سرپرستان محول شده است. در این حالت مهم است که گالری ها طوری طراحی شوند که شخص نگهبان از مکان خود بیشترین دید را داشته باشد. در روشهای مدرن، شخص هنوز مهمی است ولی توسط وسایل مکانیکی و الکتریکی مجهز می شود.
۳- پارکینگ : یکی از اساسی ترین مسائل پشتیبانی در موزه ها پارکینگ است که باید به آن توجه کامل نمود. پارکینگ در موزه از سه قسمت تشکیل می شود: پارکینگ کارمندان، پارکینگ برای اتوبوسهای سیاحان و مدارس، پارکینگ برای اتومبیل های شخصی.
۴- تاسیسات : از فضاهای جانبی که در کیفیت بخشی به فضاهای مورد استفاده نقش مهمی بازی می کند فضای تاسیساتی است. موتورخانه مرکز تاسیسات گرمایی و تهویه مطبوع موزه می باشد. دستگاه های موتورخانه احتیاجات گرمایی و سرمایی و آب گرم و آب گرم لازم برای تاسیسات بهداشتی را تامین می کند.
۵- فضای سبز : زیبایی یک موزه چنانچه با باغ و چمن احاطه شده باشد، دو چندان خواهد شد و اگر آب و هوای مساعدی را در اختیار داشته باشیم، می توانیم از این امتیاز جهت ارائه پاره ای از نمای نمایشگاه ها استفاده نماییم. شاخه درختان در اطراف موزه به عنوان صافی موثر طبیعی گرد و غبار و مواد شیمیایی که سبب آلودگی می شوند، بکار می رود و همچنین در تنظیم رطوبت هوا موثر است.
همچنین زمین اطراف موزه می تواند به عنوان یک بخش زمینه بکار گرفته شود و در فاصله مناسبی از موزه، بخشهای تجهیزات و خدماتی را که بدلایل بسیار وجودشان در ساختمان اصلی موزه نامطلوب و خطرناک است بنا نمود. چنانچه موزه در خیابانی پر رفت و آمد واقع شود همواره مصلحت آن است که موزه با ردیفی از درختان انبوه، از وسائط نقلیه جدا شده و در دنج ترین گوشه بستر تعبیه گردد.
اصولا در طرح فضاهایی باز، باید به امکان استفاده از آنها در همه اوقات روز و فصول سال توجه کرد. در طرح مراکز تفریحی- گردشگری فضاهای باز همواره در مرکز میان حوزه های مختلف می نشینند، فضاهای سبز و حیاط های متعدد، عناصر اصلی هستند که انتظام مجموعه را تشکیل می دهند و در واقع داستان طرح به کمک آنها نقل می شود. اهمیت فضای باز تا بدانجاست که هر فضایی به قدر پیوند خود با فضای باز اعتبار می یابد و شرافت هر بخشی به میزانی است که فضای باز از آن دستگیری می کند. فضاهای باز مجموعه بایستی به صورت صحن هایی زیبا و پرکار مرکز توجه و اهتمام دیگر عناصر طرح قرار گیرند. در مرکز و نقاط مهم و پرحادثه آنها آب نماها قرار می گیرند تا حرکت آب، صدا و طراوات آن همه جا را آغشته کند. پوشش گیاهی در طراحی فضای باز به عنوان ابزار طراحی باید توجه قرار گیرد. تنوع شکل، حجم و ترکیب گیاهان می تواند آنها را به عنوان عناصری معماری مطرح کند. درختان برگ، درختچه ها و بوته ها می توانند ترکیب های متنوعی در طرح فضای باز بوجود آورند. ایجاد فضاهای محدود و محصور و شکستن زوایای دید، از کیفیت هایی هستند که بوسیله پوشش گیاهی می تواند ایجاد شود. درختان چتری می توانند مانند سقف یا سایه بان باشند. فضای مسقف سبز را می توان با داربست ها و گیاهان رونده ایجاد کرد. با کاشتن گیاهان حصاری پایه بلند در طرفین معابر می توان حدود گذرگاه و مسیرها را تعریف و تعیین کرد و در مقابل، گیاهان حصاری پاکوتاه می توانند علاوه بر تاثیر فوق امکان دید به اطراف را نیز بوجود آورند. در همین راستا استفاده از گیاهان بومی منطقه ای، بسیار حائز اهمیت است چرا که هم براحتی در دسترس هستند و هم در مصرف آب و زحمت زیاد در نگاهداری آنان صرفه جویی می شود. علاوه بر آن رشد سریع تر و بهتر گیاهان بومی، تضمین شده تر است. بدیهی است که در طراحی فضای باز می باید از آن نوع درختان، درختچه ها و کلا گیاهانی استفاده کرد که با شرایط اقلیم منطقه مطابقت داشته باشند. در طراحی فضای باز، به هنگام انتخاب گیاهان مناسب می توان از درختان همیشه سبز و همچنین درختانی که در فصول مختلف چهره های گوناگون می یابند (درختان خزان دار) استفاده کرد. درختان همیشه سبز، منظره سرسبز باغها و فضاهای باز را در همه اوقات سال حفظ می کنند. اما درختان خزان دار در روزها و ماههای مختلف چهره های متنوع پیدا می کنند و همین امر به زیبایی فضاهای سبز می افزاید. در عین اینکه تفاوت این دو نوع از درختان، مقابله ای ظریف بوجود می آورد و کیفیت هر یک را پر رنگ تر می کند.
به دلیل استفاده کودکان از این حوزه طرح ضروری است که از کاشتن درختان و درختچه های سمی و یا خاردار پرهیز شود. درختان و گیاهان می توانند به صورت نشانه هایی که هویت یک حیاط را مشخص می کنند، در طرح مجموعه استفاده شوند. فضاهای باز محصوری که در گوشه های مختلف طرح به تبعیت از طرح مجموعه بوجود می آیند، می توانند بواسطه یک یا چند درخت یا درختچه اهمیت یابند. پوششهای گیاهی انبوه یا حصارهایی که از ردیف درختان بوجود می آیند، با شکستن زوایای دید، پهنه وسیع فضای باز را خرد کرده فضاهای کوچک و دنجی ایجاد می کنند. در مقابل درختان کوتاه به همراه سطوح چمن کاری شده می توانند صحنه وسیعی از فضای باز را در مقابل دید مخاطب قرار دهد. تجمع درختان در قسمتی از فضای باز می تواند آن نقطه را از نقاط همجوار خود متمایز کند و معبر و مسیرها هم در طرح فضاهای باز می توانند به صورت متنوع و متعدد و جدای از یکدیگر طراحی گردند. مسیرهای دوچرخه سواری، مسیر سواره ی عمومی، مسیر سواره ی تاسیساتی، خدماتی و … را می توان به عنوان نمونه هایی از انواع مسیرها برشمرد. نکته ی مهم این است که این مسیرها باید با توجه به فکر کلی مجموعه طراحی شوند.
مسیرهای پیاده که مسیرهای اصلی و مهم فضای باز مجموعه را تشکیل می دهند با اتفاقات متنوعی که در کنارشان رخ می دهد می توانند جذاب و پرکشش گردند. در طرح این مسیرها توجه به این مسئله ضروری است که هنگام رفت و آمد مردم در فصول مختلف امکان استراحت کردن و پناه گرفتن آنها در مسیر وجود داشته باشد مسیرهای تابستانی و سرویس مجموعه نیز اهمیت بسیار دارند، با توجه به اینکه این مسیرها در نقاط دور از دید و خلوت واقع خواهند شد و ماشین های سرویس تنها در برخی مواقع از آنها استفاده خواهند کرد می توان بمنظور کاهش سطوح مسیرهای سواره با کمی تغییر در بعضی مسیرهای پیاده از آنها به منظور برخی دسترسی ها هم استفاده کرد. بهر حال ابعاد و مشخصات مسیرها با توجه به اصلی و فرعی بودن آنها و نوع استفاده ای که از آنها می شود، تعیین می گردد.
نمای هر ساختمان در شکل دهی به مجموعه شهری که در آن حضور دارد، موثر است. اگر به نمای یک ساختمان بدون در نظر گرفتن نمای دیگر ساختمانهای شهر توجه شود، همگونی نمای شهری در مجموع از بین میرود. به نقل از پایگاه اطلاع رسانی شهرسازی و معماری، بررسی آماری نشان دهنده این موضوع است که در هر سال 50 میلیون نفر به جمعیت شهر نشین کشورهای در حال توسعه اضافه میشود. در ایران نیز شهر نشینی طی دهههای گذشته با شتاب فزاینده ای گسترش یافته و همچنان این روند ادامه دارد. رشد سریع جمعیت و گرایش مردم به شهر نشینی، تقاضای فزایندهای را برای تهیه مسکن به دنبال داشته که این موضوع در پی خود مشکلات عدیده ای در زمینه توسعه شهری بوجود آورده است. ناتوانی در پاسخگویی مطلوب و مناسب به این مساله، وضعیت نا مطلوبی را به صورت بی مسکنی، بد مسکنی و تنگ مسکنی برای بسیاری از اقشار جامعه به همراه آورده است. مسکن به عنوان یکی از نیازهای نخستین بشر، ابتدایی ترین سوالی بوده که انسان سعی در یافتن پاسخی مناسب و معقول برای آن بوده است، اما همیشه در برنامه ریزیهای ملی به مسکن نه به عنوان محلی برای آسایش ساکنان در ابعاد عینی و ذهنی، بلکه به عنوان یک مشکل اقتصادی و فقط از این بعد بر خورد شده است.
سازندگان و تولیدکنندگان مسکن آزاد به دلیل اینکه به دنبال فروش سریع و بازگشت سرمایه خود هستند، سعی در هر چه بیشتر مطرح کردن خود در محله مسکونی و نمایشی متمایز از بنای خود دارند و به همین دلیل یکی از دلایل عمده ناهماهنگی نمای ساختمانها در سطح شهر هستند. در رابطه با مسکن تعاونی شرایط بدتری وجود دارد. به دلیل وضعیت مالی ضعیف سازندگان و اینکه ساکنان و مالکان بهدنبال فروش ساختمان نیستند، بدون انجام عملیات پایانی نظیر نماسازی مورد استفاده قرار می گیرند و یا با کمترین هزینه و بدون طراحی نما، حجم و کالبد ساختمان رها میشود. البته در سالهای اخیر در شهر تهران هیچ ساختمانی بدون نماسازی نبوده است، لیکن این مساله در شهرستانها همچنان انجام میشود. چگونه به موضوع نما در معماری بیندیشیم؟ نما در لغت نامه دهخدا به معنای صورت ظاهری هر چیزی، آنچه که در معرض دید و برابر چشم است، آنچه از بیرون سوی دیده می شود، منظره خارجی بنا و عمارت، قسمت خارجی ساختمان و نماسازی، فن روسازی ساختمان و ساختن نمای عمارت است. در سالهای اخیر پس از مطرح شدن دوباره اهمیت فضاهای عمومی و ارزش زندگی شهری، نما اهمیت دوباره ای یافته است. نما در عمل درون ساختمان را از بیرون و فضای خصوصی را از فضای عمومی جدا می کند. نما حاکی از موقعیت فرهنگی سازندگان ساختمان است و نشانگر میزان نظم طرح ساختمان، امکانات و ذوق تزیین و خانه آرایی طراح و مالک است. یک نما به مثابه معرفی وضعیت ساکنان ساختمان در بین عموم است. نما در واقع صورت ساختمان و بهترین بیان حالتی است که فرد طراح یا مالک از خود در برابر بیرون دارد. نماهای داخل ساختمان بیشتر جنبه خصوصی دارند، لیکن نماهایی که به سمت کوچه و بافت شهر باز میشوند، جنبه عمومی تر دارند. بنابراین وجوه پشت و جلوی ساختمان از یک طرف دارای نمود اجتماعی و از طرف دیگر نمود مشخص ساکنان خود است بنابراین نمای هر ساختمان باید هم با فضای عمومی همبستگی داشته باشد و هم بتواند حجم داخلی ساختمان را بیان نماید.
نمای هر ساختمان موثر در مجموعه شهری است که در آن حضور دارد و این تاثیر را در بدنه خیابانها یا میدانها که در آن قرار گرفته است می گذارد. اگر به نمای ساختمان واحدی، بدون در نظر گرفتن نمای دیگر ساختمانها فکر شود، همگونی نمای شهری در کلیت از بین میرود. تناقض بین جنبه شهری و بیان فردی نما در صورتی میتواند از بین رود که ساختمان جزیی از شهر در نظر گرفته شود و ارتباطات آن با محیط اطراف چند جانبه باشد. نمای رو به کوچه و خیابان باید تابع عوامل همبستگی بین نماهای اطراف باشد. اما در عین حال بر اساس ترکیبی از اجزا مختلف بر حسب عملکرد، ابعاد و مصالحشان شخصیت خاص خود را دارد. نما در واقع یک سطح صاف و تخت نیست بلکه آن سطح انتقالی بین فضای داخل و خارج است که با عقب نشستگی و پیش آمدگی، تراس و غیره با فضای داخل مسکن ارتباط پیدا میکند. برای اینکه نمای ساختمان حریم خصوصی ساکنان خود را حفظ کند باید نسبت به خیابان بستهتر و محفوظتر باشد. نمای ساختمان باید بهدنبال خلق یک کلیت هماهنگ بهوسیله تناسب خوب پنجره ها، بازشوهای در، سایبان و محدوده سقفها، سازه عمودی و افقی، مصالح، رنگ، عناصر تزیینی و... باشد. پنجرهها همواره با دیگر عناصر دیوار، سطوح باز و بسته، تیره وروشن، صاف و ناهموار را بوجود می آورند. به علت تکرار دوره ای پنجره ها، در ساختمانهای چند طبقه، نظم کاملی به چشم میخورد. اما گاه بهعلت افزایش نور در طبقات بالاتر کاهش داده میشود و این نظم آهنگ خود را از دست میدهد. جداسازی عناصر افقی و عمودی تاثیر کلی در نما دارد. تناسبات عناصر ساختمان لازم است با کل ابعاد ساختمان مطابقت داشته باشد.
برای مثال در ساختمانهای کوتاه عریض، ابعاد عرضی غالب خواهد بود. در ساختمانهای بلند عناصر باریک برتری خود رانشان میدهند. در و پنجره و نعل درگاهها تاثیر خاصی در نما میگذارند. ناودانها، سایه بانها، پیش آمدگیهای سقف و بالکنها ایجاد سایه های خاصی بر روی نما میکنند. تفاوت سطح ها باید در نما مشخص باشد. برای مثال بین طبقه همکف، سایر طبقات و طبقه انتهایی باید یک تفاوت اساسی وجود داشته باشد. ترکیب کلی نما در واقع نظم در این تفاوتها است. عناصر اصلی نما مثل پنجره، در، سطوح و محدوده پایانی سقف و غیره در شکل، رنگ، و مصالحشان با یکدیگر اختلاف دارند. این عناصر معناهای متفاوتی دارند. مثلا نمیتوان بالا و پایین پنجره و در را با هم همردیف کرد. اگر ارتفاع این بازشوها یکسان نباشد می توان از ضرایب مشترک و یا رنگهای یکسان استفاده نمود. نسبتهای هندسی نقش تعیین کننده ای در هماهنگ سازی ظاهر نما دارند. میتوان پنجره ها را در گروههای کوچکتر ترکیب شده که شکل مشخصی را ایجاد میکنند دسته بندی کرد.
نماها می توانند از نظر مصالح نیز با یکدیگر متفاوت باشند. مصالح نما در رنگ، شکل، زبری و خشنی نما تاثیر می گذارد. مصالح بومی نشان میدهد که نما مربوط به چه منطقه ای است. ترکیب پنجره ها، ایوانها، درها و بهطور کلی بازشوها، همچنین بافت و جنس نما و کمپوزسیون آن در هر عصر متفاوت است و در عین حال در یک تداوم شهری تغییر میکند. طراح میتواند نما را به عالیترین حد ترکیب معماری برساند و یا آنرا تا حد یک سطح بدون طراحی و فکر رها کند. در اعصار مختلف بازشوها به شکل مشابهی در سطح نما قرار میگیرند و تنوع در قرار گیری آنها تابع عوامل داخلی چون بزرگی ساختمان، عریض بودن آن و یا عوامل اقلیمی چون جهت قرارگیری و محل قرارگیری است. در پهنای دیوار نما تعبیه پنجره دو جداره، آفتابشکن، سایبان و ... نقش تنظیم کننده شرایط آب و هوایی فضاهای داخلی را خواهد داشت. در دیوارهای باریک معاصر این عمل با جلو و عقب آمدن ساختمان انجام میشود. یکی از عوامل ضروری درهویت نما تعیین محدوده نما است. نمایی می تواند در طرح خود موفق باشد که به این سوالها پاسخ گوید. محدوده عمودی جانبی ساختمان کجاست؟ خط پایانی افقی ساختمانی چگونه است و مرز ساختمان در آسمان به چه شکل است؟ انتهای ساختمان چگونه به پایان میرسد؟ گوشههای ساختمان چه وضعی دارد؟ اگر ساختمان همسایه ای دارد ارتباط نمای ساختمان فعلی با نمای همسایه چگونه به پایان می رسد؟ گوشه های ساختمان چه وضعی دارد؟ اگر ساختمان همسایه دارد ارتباط نمای همسایه چگونه است و اگر در فضا قطع می شود این ارتباط چگونه است. محدوده های افقی ساختمان عبارتند از نقطه اتصال به آسمان ( محدوده پایانی ساختمان) نقطه اتصال به زمین (محل نشستن ساختمان بر زمین) و پوشش ساختمان مثل بام و شیروانی. محدوده پایانی ساختمان باید معنای اتمام ساختمان را با خود داشته باشد و طبقه همکف ساختمان را با خود داشته باشد و طبقه همکف ساختمان باید مفهوم نشستن ساختمان بر زمین را برساند. طبقه همکف باید در محدوده قد افراد کشش لازم را بر عابر پیاده و بیننده ایجاد کند.
کنج یا گوشه نما در واقع محل برخورد دو نمای عمود بر هم است. کنج میتواند حالت عمود 90 درجه، نیم دایره یا سه وجهی را داشته باشد و هر کدام می تواند تاثیرات متفاوتی را در نما بگذارد. در یک میدان یا چهارراه هماهنگی کنجهای ساختمان هایی که در چهار طرف آن قرار گرفته است می تواند در نمای شهری تاثیر زیبایی داشته باشد. نمای ساختمان خالق نمای شهری است. نمای شهری از مجموعه نماهای مشرف به فضای عمومی بهدست می آید. این نماها از جهتی همگن و از جهتی ناهمگن هستند. میتوانند همگن باشند چون با استفاده از زبانی مشترک روی بدنه اجزا شهر اجرا می شوند و اما از آنجا که هر کدام از این فضاها به کمک این زبان، مقاصد و نیازهای خود را بیان میکند، ناهمگن هستند. در شهرهای ما زبان مشترکی بین نماها وجود ندارد. نه فرهنگ مشترکی برای بیان دارند، نه مصالح یکسانی بهکار گرفته اند و نه سبک مشخصی را دنبال میکنند. در واقع هر یک از نماها در شهر نشانه وضعیت اقتصادی و اجتماعی سازنده و نحوه تفکر و نگرش او به مسایل مختلف است.
نمای شهری در واقع ترکیبی از اجزا متفاوت است که بر اساس اتفاقاتی که در خیابانها ومعابر میافتد شکل می گیرد. این اجزا در صورت رعایت مسایلی که پیش از این نیز به آن پرداخته شد میتوانند با یکدیگر نقاط اشتراک جالبی داشته باشند که نمی توان وجود آنها را نفی کرد. عناصر پراهمیت درنما ورودی یکی از عناصر حایز اهمیت نما در ساختمان است که محل و اهمیت طراحی آن به شکل مستقیم نمایانگر نقش و عملکرد ساختمان است. در ورودی نشانه گذر از فضای عمومی خارجی به فضای خصوصی داخلی و یکی از مهم ترین عناصری است که میتوان به عنوان نشانه ساختمان از آن نام برد. لیکن بهدلیل اهمیت اقتصادی که سطوح ساخته شده داخلی برای سازندگان دارند، اغلب ورودیها به فضاهای کم اهمیتی تنزل یافته اند. سرمایه گذاران ساختمانی هم فقط به رعایت ضوابط ضروری طراحی ساختمان بسنده میکنند. بیشترین مشکل زمانی است که ورودی وسایل نقلیه به حیاط پارکینگ با ورودی خود ساختمان یکی شود. در این حالت فرد وارد شونده به ساختمان فقط یک راه باریک کنار دیوار برایش باقی میماند. گاه نیز ورودی یک ساختمان مسکونی بیش از حد پرتجمل است، بهنحوی که عملکرد ساختمان را دگرگون میسازد. زمانی هم ورودی به یک بنای بزرگ تنها با روزنهای امکان پذیر میشود. تناسب ورودی و حجم ساختمان می تواند نقش مهمی در توجیه عملکرد و شکل ساختمان داشته باشد. از آنجا که طبقه همکف ساختمان قسمت اتصال به زمین یا کف پیاده رو است، به صورت قابل توجهی در معرض دید قرار میگیرد. طبقه همکف اهمیت ویژه ای در زندگی شهری دارد، به این علت که عابران پیاده این قسمت را بهطور مستقیم میبینند. از این رو نمای این قسمت پر اهمیت است و مصالح مورد استفاده در این قسمت باید نسبت به بقیه ساختمان با دوامتر و مستحکم تر باشد تا عابر در نگاه به نمای ساختمان احساس ثبات کند. ساختمانهایی که طبقه همکف آنها عملکرد تجاری دارد، بهدلیل تغییر دکوراسیون واحدهای تجاری دائما دستخوش دگرگونی میشوند. همین موضوع موجب میشود که ساختمان مذکور شخصیت ثابت خود را از دست داده و دارای نمای شناخته شده ثابتی نباشد. تراسها چشم اندازهای جدیدی نسبت به فضاهای بیرون برای ساختمان فراهم میآورند. بالکنها نباید حالت موقت و ناپایداری که در بیننده تصور بهراحتی جدا شدن از بدنه ساختمان القا شود را داشته باشند.
لبه بام حد و مرز ساختمان و آسمان است و از نظر بصری بام انتهای نماست. بام پوستهای است که بر سر ساختمان قرار دارد. بنابراین لبه بام نمیتواند بدون تفاوت با دیگر قسمت ها در آسمان رها شود. صورت ظاهر ساختمان و آنچه که در برابر دید عموم قرار دارد، در واقع پر اهمیت ترین قسمت ساختمان در برابر عابران و سایر افراد غیر استفاده کننده از ساختمان است. همانطور که عنوان شد نمای ساختمانها، نمای شهری را ایجاد می کند، اما بهدلیل ضعف قوانین موظف کننده طراح و سازنده در این ارتباط، نمای ساختمان در کمترین اهمیت قرار گرفته است. در بسیاری از شهر های بزرگ جهان، ضوابط و مقررات ویژهای در ارتباط با سیما و کالبد شهر وجود دارد و گروهی از برجستهترین افراد با تخصصهای مرتبط هنر زیبا سازی و زیبایی شناسی به کنترل طرح های بزرگ و کوچک معماری و شهری از نقطه نظر هماهنگی نمای بیرونی ساختمانها و محیط شهری یعنی از جنبه های رنگ، حجم، مصالح مناسب، فضای پر و خالی نما، رعایت اصول هماهنگی و تناسبات و... می پردازند. آنچه برای علاقهمندان به این موضوع نگران کننده است، پاسخگویی با شتاب به نیازی کاملا محسوس است. در این ساخت و ساز پر شتاب نیاز به بررسی طرحهای ارائه شده توسط جمعی از صاحب نظران و مسوولان در مراکز تایید پروانههای ساختمانی ضروری به نظر میرسد. بررسی میدانی طرح ساختمانها با بناهای اطراف از لحاظ کیفیت طرح معماری، نمای ساختمان، تناسب حجم آن با ساختمانهای اطراف، زیبایی طرح و مصا لح مورد استفاده و... نیز گامی موثر در بالا بردن کیفیت نماهای شهری است. با در نظر گرفتن موارد ذکر شده و القا آن توسط شهرداری هر شهر، می توان شاهد ارتقا کیفیت شهرها و زیباسازی نمای شهرها بود.
تعریف پلپل یک سازه است که برای عبور از موانع فیزیکی از جمله رودخانه ها و دره ها استفاده می شود. پلهای متحرک نیز جهت عبور کشتیها و قایقهای بلند از زیر آنها ساخته شده است. تاریخچه پل
ایجاد گذرگاهها و پلها برای عبور از دره ها و رودخانه ها از قدیمی ترین فعالیتهای بشر است. پلهای قدیمی معمولا از مصالح موجود در طبیعت مثل چوب و سنگ والیاف گیاهی به صورت معلق یا با تیرهای حمال ساخته شده اند. پلهای معلق از کابلهایی از جنس الیاف گیاهی که از دو طرف به تخته سنگها و درختها بسته شده و پلهای با تیر حمال از تیرهای چوبی که روی آنها با مصالح سنگی پوشیده می شد، ساخته شده اند.
ساخت پلهای سنگی به دوران قبل از رومیها بر می گردد که در خاور میانه و چین پلهای زیادی بدین شکل برپا شده است. در اروپا نیز اولین پلهای طاقی را 800 سال قبل از میلاد مسیح، برای عبور از رودخانه ها از جنس مصالح سنگی ساخته اند.
اغلب پلهای ساخته شده توسط رومی ها از طاقهای سنگی دایره شکل با پایه های ضخیم تشکیل یافته است.در ایران نیز ساختن پلهای کوچک وبزرگ از زمانهای بسیار قدیم رواج داشته و پلهایی نظیر سی و سه پل، پل خواجو و پل کرخه بیش از 400 سال عمر دارند.
از قرن یازدهم به بعد روشهای ساختن پلها پیشرفت قابل توجهی نمود و به تدریج استفاده از دستگاههای فشاری از مصالح سنگی و آجر با ملاتهای مختلف و دستگاههای خمشی از چوب متداول گردیده و تا اوایل قرن بیستم ادامه یافت. شروع قرن بیستم همراه با استفاده وسیع از پلهای فلزی و سپس پلهای بتن مسلح می باشد.
از اوایل قرن نوزدهم ساخت پلهای معلق، قوسی یا با تیر حمال از آهن آغاز شد. اولین پل معلق از آهن در سال 1796 به دهانه 21 متر در آمریکا ساخته شد، همچنین در سال 1850 یکی از مهمترین پلهای با تیر حمال از جنس آهن متشکل از دو دهانه 140 متر و دو دهانه 70 متری درانگلستان ساخته شد.
طویل ترین پل معلق به طول تقریبی 7 کیلومتر در سانفرانسیسکو ساخته و بزرگترین دهانه معلق به طول تقریبی 1400 متر در انگلیس (روی رودخانه هامبر) طراحی شده اند. در سالهایاخیر طرح پلهای ترکه ای فلزی (با کابل مستقیم) نیز برای دهانه های بزرگ مورد توجه قرار گرفته و بعد از نخستین پل که در سال 1955 به دهانه 183 متر در سوئد ساخته شده،پلهای زیادی اجرا شده است.
پلها را از نقطه نظر مصالح تشکیل دهنده به شکل زیر طبقه بندی می کنند :
پلهای چوبی:
این پلها معمولا" به شکل قوسی، با تیرهای مشبک و یا تیرهای حمال ساخته شده و در حال حاضر استفاده از آنهابه صورت موقتی می باشد.